آدما
ببینم تا کی می خواد اسبش رو بتازونه؟این اسبه به منبع سوخت خورشیدی که وصل نیست،یه جایی خسته میشه و وایمیسه،اونوقته که من باید بگم…نمیدونم چی کار میکنم،خدا جونم خودت بهم بگو چی کار کنم اونموقع.
3 پاسخ به “آدما”
ببینم تا کی می خواد اسبش رو بتازونه؟این اسبه به منبع سوخت خورشیدی که وصل نیست،یه جایی خسته میشه و وایمیسه،اونوقته که من باید بگم…نمیدونم چی کار میکنم،خدا جونم خودت بهم بگو چی کار کنم اونموقع.
ژانویه 27th, 2008 at 1:37 ق.ظ
یکشنبه 7 بهمن1386 ساعت: 1:37
سلام
وبلاگ خوبي داري
اگه وقت كردي يه سري هم به من بزن.
مطمئنم يه چيزي از وبلاگم ياد ميگيري.
وبلاگ تخصصي ترفندهاي كامپيوتر
اگه خواستي ميتوني با همين نام لينكم كني.
ژانویه 27th, 2008 at 1:45 ق.ظ
یکشنبه 7 بهمن1386 ساعت: 1:45
به سادگي و صميميت اين نوشتهها حسوديم ميشه!
خوش به حالت…
ژانویه 27th, 2008 at 8:46 ب.ظ
یکشنبه 7 بهمن1386 ساعت: 20:46
آره واسه منم پیش اومده و جالبه که بعضی وقتها بی خود و بی جهت خنده ات میگیره و اصلا نمیتونی جلوی خودتو بگیری.
موقع سربازی با چندتا از هم خدمتیها رفته بودیم مجلس ختم پدر یکی از هم دوره ایها. وسط مجلس ختم ما سه تا تا چشممون به هم میافتاد بی دلیل از خنده روده بر میشدیم تا اینکه دیگه من نتونستم جلو خودمو بگیرم و زدم بیرون