عشق…گل..عروسک…شکلات…؟؟؟؟
این هفته عمده مطالبی که به چشم میخوردش بیشتر در مورد روز Valentine بود و بس. البته باید بگم که ۷-۸ سالی هستش که این روز مد شده در بین جوونا. یادمه سالهلی آخر هنرستان بودم که تازه این روز مد شده بودش. آخه یکی نیستش که بگه بابا اگه عاشقی پس چرا همین یه روز یادت می افته؟؟چرا عشقتو نسبت به کادویی که میگیری یا میدی میسنجی؟ خدایا توبه
البته چنتا مطلب واقعا” خنده دار هم بودش که واقع” به هر کسی که میگم از خنده غش میکنه.
از جمله کسانی که داره کم کم مشتاق میشه که بفهمه من چی میخونم مامانم هستش. مامانم فکر میکنم که به این مجله به چشم Windows Vista نگاه میکنه.یعنی اینکه از این طریق میتونه بفهمه که من دارم چیا میخونم و خدایی نکرده به راه کج نرم.(زبونتو گاز بگیر ….ااااااا )
۲۰ راهکار ویژه که الیته نمیدونم چرا ۲۱ راهکار بودش( فکر کنم نکته انحرافیش بوده) واقع” مطالب کاربردی بودن که ما جوونا واقع” بهش نیازمند بودیم. مطلب دیگه ای که منو به خودش مثل آهنربا جذب کردش آخرین نامه رومئو به ژولیت بودش و همینطور هم عشق رز به جک که من رو سرشار از احساسات کردش.
اما مطلبی که از روزی که خوندمش به هر کسی میگم فقط از خنده غش میکنه( از من بشنوید غش) اون مطلبی بودش که در مورد خوندن شعر عمو سبزی فروش توسط دانشجوهای ایرانی در یکی از دانشکده های آلمان به جای سرود ملی ایران در زمان احمد شاه بودش. شاید باورت نشه من که خودم شاید این مطلب رو ۱۰ بار خوندم اما هر دفعه کلی میخندیدم.
گلادیاتور هم که این هفته مثل همیشه حرف نداشتش و کلی باحال از خودش در کرد.
وای چقدر حرف زدم هااااا!!!!!
یک پاسخ به “عشق…گل..عروسک…شکلات…؟؟؟؟”
فوریه 16th, 2007 at 1:15 ق.ظ
جمعه 27 بهمن1385 ساعت: 1:15
خیلی قشنگ بود