پای صاب مرده

دیشب که تصادف کردیم اس ام اس زدم به دوستم که ما تصادف کردیم اما سالمیم.

حدودای ساعت ۱ شب بودش به وقت ایران که زنگ زد…بیشتر از من اون داشتش پس می افتادش.فکر کنم داشتش با خودش فکر میکردش آخ جووووون ..بدون پریا شدم( خیلی من پستم ها).از پام سوال کردش که خوبه یا نه؟؟؟ وقتی گفتم پام گیر کردش زیر صندلی ماشین چون از ترسم جفت پا ترمز گرفتم و حالا درد میکنه دوباره و ورم کرده( خوبه هنوز گواهینامه ندارم و این طوری جفت پا ترمز میکنم…وای به روزی که گواهینامه بگیرم و خودم بشینم پشت فرمون حتما” با سرو دست میزنم رو ترمز)…میگفتش تورو خدا بذار یه چند روزی این پای صاب مرده راحت باشه و بعد دوباره بلا سرش بیار.

اما خداییشم راست میگه ها…تازه دوهفتس که پای صاب مرده رو باز کردم..باید مواظبش باشم

+ نوشته شده در ;جمعه شانزدهم شهریور 1386ساعت;4:39 بعد از ظهر; توسط;papary; |;

این پست در جمعه, 7 سپتامبر 2007 ساعت 4:39 ب.ظ ارسال شده است و مربوط به موضوع روز نوشت هام, نوشته هاي قديم پپري در بلاگفا. می باشد . شما می توانید با RSS 2.0 نظرات این پست را دنبال کنید.
Both comments and pings are currently closed.

 

3 پاسخ به “پای صاب مرده”

  1. شیوا گفته :

    شنبه 17 شهریور1386 ساعت: 1:56

    ای بابا. چه دوست باهالی داری که ازونجا نگرانت میشه و زنگ میزنه. این بوریس ما که اگه بمیریمم نمیاد واسمون فاتحه بخونه. اخه وقت نداره…. منکه تو تصادفا همیشه گردن و کمرم درد میگیره.
    حالا تو با اون پای داغون چرا ترمز کردی….. یه کم مواظب خودت باش دختر

  2. شیوا گفته :

    شنبه 17 شهریور1386 ساعت: 19:31

    خیلی اطلاعاتی و حرفه ای عمل کردی بابا…….. مرسی که پاک کردی……..
    در مورد پسر داییه باید بگم تقریبا 5_6 سالی میشه که مارو مجبور کرده ازین کوچه رفت و امد کنیم……. وقتی کارشناسی قبول شد و وقتی سربازیش تموم شد و الانم که کارشناسی ارشد قبول شده دیگه اوجش بوده……….. بوسسسسسسسسسسسس

  3. شيوا گفته :

    یکشنبه 18 شهریور1386 ساعت: 15:46

    سلام. من ان لاین نبودم ولی اي ديم روشن مونده بوده………… ايشالا دفعه ي بعد
    بوس