بازم گچ

تورو خدا شانس رو میبینی؟راسته میگن هر چی سنگه مال احمده لنگه…حالا شده حکایت من.

دیشب توی راه برگشت از نمایشگاه، داشتم از وسط خیابون از خط عابر پیاده رد میشدم که یه موتوریه نمیدونم چی بگم بهش ، داشت با چراغ خاموش می اومد.حواسم به اون بود که نزنه بهم ، پام رفت توی یه چاله که درست در وسط خط عابر پیاده بود و پیچ خورد .

امروز صبح که رفتم بیمارستان دکتر عکس گرفت و گفت باید یک ماه گچ بگیرم.دکترم خندش گرفته بود. میگفت چرا هر دوماه یک بار یه بلایی سرت میادش؟اما تاکید کرد که اگر یه بار دیگه چیپ بخوره باید عمل بشه.

فعلا” روز اوله و چیزی روش نوشته نشده. اینو داشته باش تا یک ماه دیگه ببینیم چه شکلی شده

به هر کسی میگم پام رو گچ گرفتم میخنده فقط. واقعا” هم خنده داره. طی ۸ ماه این بار سومه که گچ گرفتم. اما یه خوبی داره که همه بهم محبت میکنن و هوام رو دارن حسابی. ناهار بردنم بیرون خوردم….برام آب میوه خریدن که زودتر خوب بشم….کلی ی ی ی  بهم تماس دارن میگیرن و احوالم رو میپرسن.

+ نوشته شده در ;دوشنبه بیست و یکم آبان 1386ساعت;4:30 بعد از ظهر; توسط;papary; |;

این پست در دوشنبه, 12 نوامبر 2007 ساعت 4:30 ب.ظ ارسال شده است و مربوط به موضوع روز نوشت هام, نوشته هاي قديم پپري در بلاگفا. می باشد . شما می توانید با RSS 2.0 نظرات این پست را دنبال کنید.
Both comments and pings are currently closed.

 

Comments are closed.