حافظ

شدیدا” به حافظ و حرفاش اعتقاد دارم.یه چیزی بیشتر از اعتقاد…میپرستمش.هر چی بگه همون میشه.هر وقت می خوام تفال بزنم،واقعا” با دست و پای لرزون این کارو میکنم.

الانم فال حافظ گرفتم برای خودم و معنیش این شد. ” اگر فکر میکنی راه درستی رو انتخاب کردی،حتی اگر شکست خوردی مایوس نشو و به راهت ادامه بده و سعی کن خودت آینده خودت را بسازی.”

+ نوشته شده در ;جمعه پنجم بهمن 1386ساعت;6:1 بعد از ظهر; توسط;papary; |;

این پست در جمعه, 25 ژانویه 2008 ساعت 6:01 ب.ظ ارسال شده است و مربوط به موضوع روز نوشت هام, نوشته هاي قديم پپري در بلاگفا. می باشد . شما می توانید با RSS 2.0 نظرات این پست را دنبال کنید.
Both comments and pings are currently closed.

 

4 پاسخ به “حافظ”

  1. محمد جهاني گفته :

    جمعه 5 بهمن1386 ساعت: 18:5

    BA ARZE SALAM
    WEBLOG KHOBI DARIN KHASTE NABASHID

    MAMNON MISHAM AGE BE MAN HAM SARY BEZANID
    BEY

  2. ! گفته :

    شنبه 6 بهمن1386 ساعت: 7:55

    خداوند به سه طريق به دعاها جواب مي دهد: او مي گويد آري و آنچه مي خواهي به تو مي دهد.. او ميگويد نه و چيز بهتري به تو مي دهد. او مي گويد صبر كن و بهترين را به تو مي دهد

  3. papary گفته :

    شنبه 6 بهمن1386 ساعت: 11:41

    خانم یا آقای نویسنده عزیز که نظر دادی,

    منم دقیقا" به همین چیزی که شما گفتین اعتقاد راسخی دارم و همچنان صبر میکنم تا اونی رو که خدا صلاح میدونه نشونم بده و برام انجام بده.
    اما انگار یه مدتیه خدا با من شوخیش گرفته…چه میشه کرد دیگه؟! خداست دیگه,اونم دوست داره یه موقع هایی با بنده هاش شوخی کنه,چی بهش بگم؟!

  4. کاوه گفته :

    یکشنبه 7 بهمن1386 ساعت: 20:55

    اولین بار که رفتم شیراز مزار حافظ خیلی جالب بود.
    بی توجه به بقیه کتاب حافظو برداشتم رفتم تکیه دادم به مزار و واسه خودم شروع کردم فال گرفتم. بعد کمی دورو برمو نگاه کردم دیدم بعضیا مثل اینکه اومدن حرم. پشت به مزار نمیکنن و عقب عقب میرن و خلاصه کلی احترام اینا. منم کلی خجالت زده شدم و پاشودم در رفتم