بهار تو راهه
بهار که بیاد همه چیز بوی نویی میده…همه جا بوی آب مگیره…همه چیز بوی زندگی میده…اصلا” همه چیز رنگ زندگی میگیره…بارونای قشنگ قشنگه دوست داشتنی میاد…میشه زیر بارونش ساااعتها راه بری و لذت دنیا رو ببری،بدون اینکه حس سرما یا مریضی بهت دست بده…گلا دوباره خشگل میشن و بوی خوبی میگیرن…ابرای آسمون با اینکه گاهی تیره میشن،اما به آدم امید روشنایی و گرما رو بعد از خودشون میدن.مثل ابرای زمستون نیستن که با گرفتنشون،دل آدم رو هم بگیرن و عم بیارن تو دلت…دیگه لازم نیست مثل زمستون،از سرما سگ لرزه بزنی،یا مثل تابستون،از گرما چوب خشک بشی…صبحا که از خواب بیدار میشی و پنجره رو باز میکنی صدای جیک جیک گنجشک ها و بیج بیجه پرستو ها و بق بق بقوی کبوترا آدم رو سر حال میاره و نشاط خاصی رو میاره تو دلت…
صبحا که از خواب بیدار میشم دیگه دلم یه جورایی ناراحت نیست،دلم خوشحاله ه ه خوشحاله…حتی از فکر اومدن بهار هم ته دلم یه جورایی میشه از خوشحالی…وای که چه حس خوبیه خدای مهربون.
با اینکه بچه هشتمین روز،از دومین ماه،از دومین فصل سال هستم(پیدا کنید پرتقال فروش را)،اما نمیدونم چرا فصل بهار رو یه عالمه دوست دارم…با اومدنش اونقده خوشحال میشم که یه بچه از دیدن یه شکلات،یا شایدم یه اسباب بازی که مدتها انتظارش رو میکشیده.
2 پاسخ به “بهار تو راهه”
فوریه 20th, 2008 at 4:53 ب.ظ
چهارشنبه 1 اسفند1386 ساعت: 16:53
میدونی چرا فصل بهار رو دوست داری و واسه رسیدن روز اولش روز شماری میکنی؟!
واسه اینکه اول بهار تولد منه
حالا میخوای یا نوشابه بده یا دوغ ابعلی فرق نمیکنه
فوریه 20th, 2008 at 5:09 ب.ظ
چهارشنبه 1 اسفند1386 ساعت: 17:9
سلام…… من که از بهار اصلا خوشم نمیاد…. خیلی مسخره س…….. برفای به اون قشنگی اب می شن…. هوا گرم میشه….. همه جا الکی سبز میشه….. که چی بشه…….. کاش همیشه زمستون بود…….