پو
گشاد خانوم: همسایه روبروییمون یه عروس دامادن که از امرداد که مزدوج شدن اومدن اینجا. ساناز ۸ روز از من کوچیکتره. مثلا دانشجوی کامپیوتره اما بقول خودش از وقتی مزدوج شده این ترم رو فقط انتخاب واحد کرده و نرفته. یه نموره هم خالی بنده تو یه چیزایی… از روزی که ازدواج کردن جمعا یه ماه تو خونشون نبودن. همش خونه مادر شوهرش ایناس. اون چند باریم که خونه بود یه بار قیمه پخت اما بلد نبود سیب زمینی برای قیمه رو چطوری باید درست کرد که من براش درست کردم. (ماشالا به این همه کمالاتم)..اسمشو گذاشتم گشاد خانوم….خیلی هم مشتاق و علاقه منده که هر چه زودتر منو شوهر بده. حالا انگار رو دوش اون سنگینی دارم…تا اینجاش اصلا به این چیزی که می خوام بگم ربطی نداشت. فقط اینارو برای باز کردن باب آشنایی گفتم.
پریروز پای کامپیوتر بودم یهو دیدم یه چیزی افتاد دور گردنمو د ماچ بکن. (چقدرم من از ماچ کردن متنفرم…از بچگی هر کی بوسم میکرد همون جلوی خود طرف جاشو پاک میکردم). گشاد خانوم بود. اومده بود لباس بر داره و بره دوباره خونه مادر شوهرش…بهش میگم یه خبر خوب بهت بدم؟ کارشناسی قبول شدم! یه جیغ یواش کشید و تبریک گفت، بعد قیافشو کشید تو هم و گفت “همچین گفتی یه خبر خوب دارم، فکر کردم یکی اومده بله گفتی!”…!…خدایی این آدم سطحی نیست؟
چند بعدی بودن: از آدمایی که چند بعدین خیلی خوشم میاد. بنظرم آدمای تک بعدی مثه یه آب راکدن که همش درجا میزنن، هر چقدرم که تو اون کار مهارت داشته باشن.
مجنون شدم: دیشب به دختر داییم میگم فردا بیا اینجا. میگه کلاس دارم صبح. میگم خب پنج شنبه بیا. چپ چپ نیگام میکنه میگه مجنونیا جدی جدی. خب فردا پنج شنبس دیگه!
بعدا نوشتم: منظورم از آدمای تک و چند بعدی، آدمایی هست که یه کار یا چند کارو بلدن…اصلا هم قصد له و لورده کردن کسی رو نداشتم و ندارم و نخواهم داشت… فقط یه ذره آی کیو لازمه تا منظورم رو متوجه بشین
17 پاسخ به “پو”
فوریه 6th, 2009 at 2:58 ب.ظ
جمعه 18 بهمن1387 ساعت: 14:58
پو: ببین اینو بهت بگم که شهروز ما لعبت دیگری است!
گشاد خانوم:حتما این خانوم از اون خاله خانباجی تشریف دارن که می شینن دور هم راجع به شوهر اقدس و خواهر شوهر صغرا صحبت میکنن!…اه اه اه انقزه بدم میاد از این آدما
چند بعدی بودن:سعی نکن تو هم بگی چند بعدی هستی چون من زودتر در پست قبلی اعلام کرده بودم
مجنون:آی کیووووووو!! این جمله بیشتر صدق میکند!
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
پو: زرشششششششک
گشاد خانوم: یحتمل که باید اینطوری باشه. با همه این حرفا که همچنان نقشه منو داره میشکیه. زهی خیال باطل
چند بعدی: منظورت چیه؟
فوریه 6th, 2009 at 3:28 ب.ظ
جمعه 18 بهمن1387 ساعت: 15:28
جناب پو چقدر پشم و هیچی چشم داره…
این خانومه انقدر دوستت داره بعد تو از این لقبای نافرم میدی به بدبخت.زشته به خدا..
باز دوباره کیو میخوای نابود کنی که انگ تک بعدی بودن بهش میزنی. نکنه اون فرنازو میگی..
مجنون شدی دیگه..من چی بگم؟
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
منظورم از تک بعدی و چند بعدی آدمایی هست که کارای زیادی بلدن
فوریه 6th, 2009 at 3:30 ب.ظ
جمعه 18 بهمن1387 ساعت: 15:30
برادر مرتضی نکند گوشات داراز شده؟!……خواهر پریا ما اینجا هستیم؟!
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
لطفا به نظر قبلی خود مراجعه فرمایید و زود تند سریع جواب بدید
فوریه 6th, 2009 at 3:33 ب.ظ
جمعه 18 بهمن1387 ساعت: 15:33
ما خیلی چند بعدی تشریف داریم(انقد بدم میاد از خودم)…..گاهی خوبیم…گاهی بدیم…گاهی گرافیستیم…گاهی موزیسین…گاهی فوتبالیست…گاهی الاف
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
تو اصلا به خودت نگیری که گفتم از آدمای چند بعدی خوشم میادا! منظورم هر کسی بغیر از تو بود
فوریه 6th, 2009 at 3:34 ب.ظ
جمعه 18 بهمن1387 ساعت: 15:34
سلام مبین
نگرفتم چی گفتی؟
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
منظورش اینه کجایی کم پیدایی
فوریه 6th, 2009 at 3:36 ب.ظ
جمعه 18 بهمن1387 ساعت: 15:36
میگم نکند عاشق شدی برادر؟!
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
بیچاره اونی که اوری عاشقش شده
فوریه 6th, 2009 at 3:39 ب.ظ
جمعه 18 بهمن1387 ساعت: 15:39
من که اصلا از خودم خوشم نمیاد!
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
چه تفاهمی بین من و تو وجود داره
فوریه 6th, 2009 at 3:43 ب.ظ
جمعه 18 بهمن1387 ساعت: 15:43
اه اه اه!
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
با گل و شیرینیم بیایی دم خونمون عمرا………
اه اه اه!
زنگمون خرابه از بیخ
فوریه 6th, 2009 at 3:45 ب.ظ
جمعه 18 بهمن1387 ساعت: 15:45
مبین چه ربطی بین کم اومدن و عاشق شدنه؟
چرا بیچاره؟
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
ربط داره…منم با مبین موافقم اما تفاهم ندارم
فوریه 6th, 2009 at 3:47 ب.ظ
جمعه 18 بهمن1387 ساعت: 15:47
پریا اون جمله تاریخی رو گفت من نگفتم که….تو گفتی پریا مجنون شده پس من چی….منم گفتم نکند عاشق شدی…..میگم پریا حالا بذار یه دفعه بیام با گل و شیرینی از جلو آیفونتون رد بشم!
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
برادر آی کیو منظور اوری این بود که وقتی من (پریا) مجنون شدم چی میتونه بگه جز موافقت؟!…خدایا من با چه آی کیوهایی طرفم
عممممممممممممرا…مگه آیفون ما بچه بازیه؟
فوریه 6th, 2009 at 3:48 ب.ظ
جمعه 18 بهمن1387 ساعت: 15:48
شما با هر کی دوست داری میتونی موافق باشی. ولی همینطوری واسه خودتون قطعنامه صادر نکنید.
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
کجاشو دیدی حالا؟
دولتم تعیین میکنیم ما!
فوریه 6th, 2009 at 3:50 ب.ظ
جمعه 18 بهمن1387 ساعت: 15:50
اشتباه کردی دیگه.
معنی اون جمله آخری این بود که خب وقتی خودش میگه مجنونه، دیگه من چی بگم؟ بگم که نیست. خب خودش میگه هست پس ما هم با اون جمله تاکید کردیم.
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
راسته میگن "همیشه پای یک زن در میان است" ها!
ببین با یه پست چه جنجالی راه انداختما
فوریه 6th, 2009 at 3:54 ب.ظ
جمعه 18 بهمن1387 ساعت: 15:54
دل همتون بسوووووووووووزه….من دارم میرم فوتباااااااااااااال!
فوریه 6th, 2009 at 3:57 ب.ظ
جمعه 18 بهمن1387 ساعت: 15:57
برو عزیزم. شاید یه کم هوا به مخت بخوره. راحت تر بتونی تجزیه تحلیل کنی. برو یه کم انرژی مثبت بگیری چ.ن احتمالا هفته دیگه همین موقع ها اوضاعت زیاد ردیف نباشه
فوریه 7th, 2009 at 12:31 ق.ظ
شنبه 19 بهمن1387 ساعت: 0:31
پو اینه؟؟این که همش پشمه
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
خواهر بد میگی پو اینه ها؟!!!!
فوریه 27th, 2009 at 8:23 ب.ظ
جمعه 9 اسفند1387 ساعت: 20:23
فکر کنم حق با ایشون بوده
مطمئنید سطحی هستند؟
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
بنظرت نیست؟!!!!
مارس 1st, 2009 at 7:45 ب.ظ
یکشنبه 11 اسفند1387 ساعت: 19:45
نه فکر نکنم!
زیر سطحی بیشتر می خوره!
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
حالا من تخفیف دادم بهش که شاید خجل بشه اما انگار بدتر شده