خاطرات یک دانشجوی ترم آخری (۴)

دیشب به تولد همکار دختر داییم دعوت شده بودم. رفتیم یه کافی شاپ تو علامه جنوبی…سر کادو ها انقد خندیدیم که دیگه نفس برای غذا خوردن نداشتیم.


یکی از کانای ماهواره یه برنامه ای داره به اسم “مرد درجه ۲”. ۲ یا ۳ قسمت بیشتر ندیدم. تصادفا امروز صبح که نشسته بودم پای تلویزیون یهو دیدم قسمت آخرشه و دختره یکی رو انتخاب کرد بالاخره.

از این جور برنامه ها اصلا خوشم نمیاد. چون آدمایی رو نشون میده که هر چقدر خوشتیپ و پولدار و باحال باشن، این اعتماد بنفس و عرزه رو ندارن که تو اجتماع یکی رو برای خودشون پیدا کنن. بنظر من اینطور برنامه ها مثه یه جور سیرک میمونه که یه مشت آدم میان و Show میدن و میرن.


از اریک امانوئل اشمیت چنتا داستان کوتاه و یه نمایشنامه خوندم تا حالا. نمایشنامه “خرده جنایتهای زنا شوهری” که واقعا عالی بود. ۲ بار این کتابو خوندم و هر دوبارم کلی خر کیف گشتم.

تو اون سری کتابایی که خریده بودم همین چند هفته پیش، چنتا کتاب دیگه هم ازش خریدم. یه نمایشنامه هست بنام “مهمانسرای دو دنیا” که امروز همش رو خوندم تو مترو که بودم. واقعا شاهکاره اینم. مخصوصا اون جایی که ژولین داره عشقش رو به لورا ابراز میکنه. یا آخرش که غیب آموز از خودگذشتگی میکنه برای لورا.

موضوعش رو هم خیلی دوست دارم. کلا از این طور جریانات و موضوعات خیلی خوشم میاد. گاهی که فکرم به چیز دیگه ای مشغول نیست به این موضوع فکر میکنم و همیشه هم کلی سوال برام پیش میاد دربارش…خلاصه که پیشنهاد میکنم بخرینش و بخونینش و حالشو ببرین.


این لینک رو باز کنین و نفر ۲۴ام رو یه نگاهی بهش بندازین… ظاهرا رتبه اولم…من واقعا شرمندم که… 

پ.ن: با تشکر از برادر پرهام

+ نوشته شده در ;چهارشنبه بیست و یکم اسفند 1387ساعت;2:25 بعد از ظهر; توسط;papary; |;

این پست در چهارشنبه, 11 مارس 2009 ساعت 2:25 ب.ظ ارسال شده است و مربوط به موضوع خاطرات یک دانشجوی ترم آخری, روز نوشت هام, روز نوشت های دانشگاهیم, نوشته هاي قديم پپري در بلاگفا. می باشد . شما می توانید با RSS 2.0 نظرات این پست را دنبال کنید.
Both comments and pings are currently closed.

 

9 پاسخ به “خاطرات یک دانشجوی ترم آخری (۴)”

  1. آرام گفته :

    پنجشنبه 22 اسفند1387 ساعت: 4:26

    سلام
    اول
    خوبیییییییییییییییییییییییییییی

    دلم برات تنگ شده بود
    شیطون خوش میگذره ها
    میری ددر
    شافی کاپ
    از این کتاب باکلاس ها می خونی
    بوس بوس
    برمی گردم
    میبینم که همچنان هر روز آپ می کنی
    دمت گرم
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    به قول شاعر: این خود تویی واقعا؟

  2. مبین.م گفته :

    پنجشنبه 22 اسفند1387 ساعت: 12:11

    1-دلمون تولد خواست
    2-چیه حسودیت می شه؟!!
    3-خرده جنایت های زن و شوهری تئاترش هم ناب بود……وای به تئاتر مهمانسرای دو دنیا که توپ بود.مخصوصا اون جاش که عشق در نگاه اول رو توصیف می کرد!
    4-اه اه اه…..انقزه بدم میاد از این خر خونیا!
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    بس که حسودی

  3. مرتضی گفته :

    پنجشنبه 22 اسفند1387 ساعت: 13:51

    ببخشید تولد چیچی هست؟ میشه واسه ما هم بگیرید ما هم بخندیم؟
    راست میگی تموم شد؟ کدوما رو انتخاب کرد؟ اون پیشخدمت خوشتیپ رو یا اون لمپن خوش خنده رو؟
    تئاترش بدک نبود. حتما کتابش بهتره که میگی. رویکرد جالبی در مورد عشق داشت. این آروم که این بالا نظر داده آروم خودمونه یا خالی بندیه؟
    آقا ما چن وخت پیش یه سری بلیط میخواستیم به یه بابایی بدیم که بره فیلمای جشنواره رو ببینه طاقچه بالا گذاشت. عجب آدمایی پیدا میشن به خدا (چه ربطی داشت؟)
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    تو از اون نفری پرسیدی که چرا بلیطات رو نگرفته؟

  4. Meci گفته :

    پنجشنبه 22 اسفند1387 ساعت: 19:52

    آخ جون کتاب واجب شد یه سر انقلاب برمانتشارات بگو علاف نشم
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    نشر قطره

  5. Meci گفته :

    پنجشنبه 22 اسفند1387 ساعت: 19:53

    وای خواهر ما شرمگین گشتیم از دیدن این لینک و به یک عدد گونی نیاز پیدا کردیم شدیدا
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    تو هم بسکه حسودی مثه مبین

  6. Meci گفته :

    پنجشنبه 22 اسفند1387 ساعت: 19:55

    تئاترشو دیدم خوب بود
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    من تله تئاتر خورده جنایتها رو دیدم با بازی فروتن جونم.
    اما مهمانسرای دو دنیا رو ندیدم

  7. پرهام گفته :

    جمعه 23 اسفند1387 ساعت: 20:20

    سلام

    اسم این نویسنده که خودش یه کتابه.


    هر چی گشتم یه معدل بالای معدل شما پیدا نکردم!
    میگم با این همه بیرون روی کی درس می خونید دقیقاً؟
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :
    بادر نفر 25 بالاتر از منه معدلش. و بعدم منم.
    میخونیم دیگه…شماها یاد بگیرید
    اه اه اه اه انقزه بدم میاد از بچه هایی که درس نمی خونن که نگوووو

  8. پرهام گفته :

    یکشنبه 25 اسفند1387 ساعت: 22:22

    دهه!
    میگم معدل اونجا چطوری حساب میشه؟
    یعنی 18.94 از 19.89 بیشتره؟
    _______________
    پريا پاسخ ميدهد :

    برادر غذر می خواهیم زیاد…تازه متوجه شدیم که ما معدل اول هستیم.
    ویرایش کردیم

  9. پرهام گفته :

    دوشنبه 26 اسفند1387 ساعت: 23:13