نمیدونم والا
امتحان صبحم رو خیلی عالی دادم. سوالا خوب بود و خوبم جواب دادم. بعدش با “ف” اومدیم تو پارک بقل دانشگاه و عین این آواره ها یه آلاچیق رو پیدا کردیم و نشستم به خوندن. حسسابی خوندما. قبلشم که جزوه رو قورت داده بودم. اما از امتحانی که دادم راضی نیستم. پاسش میکنم اما نه با نمره ای که می خوام. من 20 می خوام اما …
به مامانم میگم یه سوال ازت میپرسم جون من درست جواب بده ها!… ترم پیش که معدلم کم شد تو خیلی ناراحت شدی؟ اصلا وقتی شاگرد اول نشم ناراحت میشی یا نه؟
میگه “برو 20 بگیر اما هیچی از درس نفهم و یه دقیقه دیگه یادت بره، چه فایده ای داره؟ اما برو 15 بگیر و درس یادت باشه و واقعا یاد گرفته باشش. این برای من ارزش داره… من خر که نیستم! میبینم داری تلاشت رو میکنی. میبینم که داری می خونی و بازیگوشی نمیکنی. چیزی که هست اینه که چون دوره بالاتر اومدی درست سخت تر شده نسبت به قبل. بخاطر اینه که تغییر کرده معدلت.”
نمیدونم والا خودم. فقط میدونم اونی نیستم که خودم رو دوست داشته باشم. من به خدا و خودم یه قول دادم روز اولی که اومدم دانشگاه، باید انجامش بدم هرطوری هست. حتی شده اگر جونم رو هم پاش بذارم.
پوووووووف! پاشم کارامو کنم برم کم کم.
پ.ن: راستی! پانیا کم کم داره یاد میگیره که دیگه بهم نگه ببعیا. حالا یه چیز بین بعیا و پیا (به فتح “پ”) میگه! باز جای شکر داره.
14 پاسخ به “نمیدونم والا”
جولای 1st, 2010 at 7:01 ب.ظ
پنجشنبه 10 تیر1389 ساعت: 19:1
ما فقط میخوایم پاس میکنیم این به چی فکر میکنه!!!
اول؟!؟
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
هر کی غم خودش رو داره
اون قولی که دادم همش جلوی چشمم هست
جولای 1st, 2010 at 7:33 ب.ظ
پنجشنبه 10 تیر1389 ساعت: 19:33
در جواب کامنتتون »
احسان عیوضی مینویسد : !!! خوبم مرسی … یعنی یه امردادی حال آدم رو بپرسه چه حالی میده !!! امان از دست این 11 ماه در پیت دیگه که آنقدر حسودن !!!
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
شکر خدا
امان از این کسایی که امردادی نما هستن، موافقی؟
جولای 1st, 2010 at 8:48 ب.ظ
پنجشنبه 10 تیر1389 ساعت: 20:48
مامانت راس میگه
اما آخه تو 15 هم میگیری نیم دقیقه بعدش هم یادت میره
اینو باید چیکار کرد ؟
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
مسیحا! فک نکنم الان زورت زیاده ها! نیروهای نفوذی دارم من!
جولای 1st, 2010 at 10:31 ب.ظ
پنجشنبه 10 تیر1389 ساعت: 22:31
• سعی کن تنها باشی زیرا تنها بدنیا امدی و تنها از دنیا خواهی رفت.بگذار عظمت عشق را درک نکنی.زیرا انقدر عظیم است که تورا نابود خواهد کرد
جولای 2nd, 2010 at 12:17 ق.ظ
جمعه 11 تیر1389 ساعت: 0:17
بخورم پانیا رو
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
چرا خطرناک شدی تو؟
جولای 2nd, 2010 at 12:41 ق.ظ
جمعه 11 تیر1389 ساعت: 0:41
دهه! اول شدم!
جولای 2nd, 2010 at 12:42 ق.ظ
جمعه 11 تیر1389 ساعت: 0:42
پوووووووووووووووف
برو به كارات برس دختر
اينقده شيطوني نكن بعيا
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
واااا! شیطونی چیه؟
جولای 2nd, 2010 at 8:41 ق.ظ
جمعه 11 تیر1389 ساعت: 8:41
توضیح هم دیگه نمیدم. جای برادر مبین و برادر موری؟ و خواهر مسی هم خالی
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
واقعا جای همشون خالی. بیشتر از همه برادر مبین که حرص می خورد
جولای 2nd, 2010 at 11:07 ق.ظ
جمعه 11 تیر1389 ساعت: 11:7
پپری این روزا خیلی خیلی خیلی زور میگی؟
تا حرف میزنم تهدید میکنی؟
حواست باشه من هنوز نیروهای مخفی دارم
زیاد هم به خرزو دل نبند
خوووووووب
حرف حق هم همیشه تلخه
اکشال نداره
دیگه حرف حق نمیگم
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
نیروی مخفی؟ فک میکنی مخفین، سمت من هستن همشون
جولای 2nd, 2010 at 1:23 ب.ظ
جمعه 11 تیر1389 ساعت: 13:23
من آدم خوارم!مواظب خودت باش پَیا
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
بخدا به دور خواهر
جولای 2nd, 2010 at 1:30 ب.ظ
جمعه 11 تیر1389 ساعت: 13:30
بابا یه خورده هم راضی باش….17 که خوبه
من تو خواب 17 نمیگیرم عمرا!
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
باید توقعم رو ببرم بالا که بتونم 19 بگیرم. توقع 17 داشته باشم که نمیشه
جولای 2nd, 2010 at 4:48 ب.ظ
جمعه 11 تیر1389 ساعت: 16:48
حالا که از لیسانس گرفتنم 20 سال میگذره فکر میکنم حیف اون روزرهایی که خودمو برای نمره بالا گرفتن پرپر میکردم!
واقعا؟!
حتی اگرم به خودت قول چیزی رو داده باشی؟
جولای 3rd, 2010 at 12:07 ب.ظ
شنبه 12 تیر1389 ساعت: 12:7
من چیزی نمگم
چون قبلا گفتم
فقط یک چیز به ذهنم رسید اینه که
نکنه فکرت جای دیگه است
من از خودتم بم بگو
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
تو فکرم که خیلی مشغوله، اما وقتی سر درس و امتحان هستم کاملا تمرکز دارم روش. شایدم ناخواسته اون اشغالی های ذهنم تاثیر میذاره.
خط آخر رو متوجه نشدم بابا جون. میشه لطفا دوباره بفرمایید؟
جولای 4th, 2010 at 1:47 ب.ظ
یکشنبه 13 تیر1389 ساعت: 13:47
حالا 20 یا 15 مگه فرقی هم میکنه؟
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
برای اونای که دکترن نه زیاد