یک مسیحای دیگر

تابستون فصل نقل و انتقاله همیشه… اونایی که اجاره نشین هستن دنبال یه خونه اجاره ای خوب میگردن. و یا اگر دیگه از اجاره نشینی و صابخونه بازی و این چیزا خسته شده باشن، هر طوری هست دورو برشون رو جمع  و جور میکنن و یه خونه می خرن که توش راحت باشن. یا حتی بعضیا هم خونه دارن خودشون، اما دوست دارن یه خونه دیگه هم بخرن، که شاید اجارش بدن، شایدم نگهش دارن برای خودشون که یه موقع هایی ییلاق قشلاق کنن.

حالا شده حکایت مسیحای وبلاگستان! مسیحا هم این روزا درگیر نقل و انتقال و اثاث کشی و این حرفا بود… خاور خاور اسباب هاش رو میبرد و میاورد! پست به پست همه رو جا بجا کرد و برد تو خونه جدیدش.

خونه قبلیش رو داره همچنان، اما اجاره نمیده. نگه داشته برای روزایی که هوس سفر میکنه و دوست داره به یه جای خوش آب و هواتر بره!

به هر حال که آدرس خونه جدیدش رو داشته باشین و آماده بشین که امشب اونجا چتریم!

آدرس: www.blog.masiha.ir

این پست در پنج‌شنبه, 22 جولای 2010 ساعت 8:11 ق.ظ ارسال شده است و مربوط به موضوع روز نوشت هام, نوشته هاي پپري. می باشد . شما می توانید با RSS 2.0 نظرات این پست را دنبال کنید.
Both comments and pings are currently closed.

 

15 پاسخ به “یک مسیحای دیگر”

  1. مسیحا گفته :

    شرمنده فرمودید
    بنده ممنون شما هستم
    هم توی راه اندازیش کمکم کردی
    هم الان فاز تبلیغات زدی
    مرام کش شدم بسیـــــــــــــــــــــــــــار
    —————————
    ای بابا! دشمنتون شرمنده باشه
    کاری نکردم… تورو خدا خجالتم نده…جدی میگم
    مگه چنتا مسیحا داریم؟ اونم چی، امردادی!…یه دونه ای دیگه 🙂

  2. مسیحا گفته :

    راستی دقت کن من آدرسمو عوض کردما
    دیگه بلاگ اسپاتی نیستم
    خونه خودمم
    —————————
    دلستش تردم 🙂

  3. روشنا گفته :

    پپری جونم دلم برات تنگ شده
    اومدم بگم می خونمت
    باهات هستم
    امکانش نبود کامنت بذارم
    اما
    اما؟
    دوستت دارم یه عالمه
    هرچی بگم بازم کمه
    بوووووووووووووووووووووس
    —————————
    سلام عزییییزم
    منم دلم برات تنگ شده
    ممنون که می خونیم و بهم سر میزنی (بوس)
    منم دوست دارم این هوااااا

  4. معمار بیکار گفته :

    :))))))))))))))))))
    رفتی تو فاز تبلیغات؟؟
    چقدر خوشحال شدم که مسیح بازم نوشت…
    در ضمن فرارسیدن این ماه مبارک(!)رو بهت تبریک میگم
    —————————
    مگه چنتا مسیحا داریم؟ یه دونست دیگه
    خیلی مشتکرم!!! منم تبریک عرض مینمایم خدمت شما

  5. احسان عیوضی از افریقا گفته :

    در جواب کامنتتون »

    احسان عیوضی مینویسد : من هم ماهمون رو به شما تبریکات و اینا … شاید منم از خیر آبگوشت و پلو بگذرم … البته شاید !!!
    —————————
    ممنونم و آره و اینا و اونا…اما حالا که دارم فکر میکنم، میبینم اصلا فایده نداره گذشت کنیم!!! منتظر باش

  6. احسان عیوضی از افریقا گفته :

    در جواب کامنتتون »
    احسان عیوضی مینویسد : گفتن نداره که درسته … ببخشید میتونم بپرسم این ساعت شب شما چرا بیدارید ؟ ساعت 03:47 !!!
    ————————-
    بنده بیدارم که ببینم در وبلاگستان چه خبره! همه چیز آرومه یا نه!
    شما چرا بیدارین؟

  7. احسان عیوضی از افریقا گفته :

    در جواب کامنتتون »
    احسان عیوضی مینویسد : مای هانی همون مای لاو و ایناست !!! در مورد دلتنگی بله دیگه بار آخری که خدمت رسیدیم همین مسیح میخواست دلتنگیش رو یه جوری ناجور بروز بده باز خدا رحم کرد به من !!! ژلوفن خورد ریلکس شد یه خورده !!!
    —————————
    دفعه آخر که تو داشتی این مسیح بنده خدا رو …
    اسنادش هم موجوده! نشون به اون نشونی که اونروز تا رفتیم اون رستورانه، آقاهه سراغتو گرفت و …

  8. احسان عیوضی از افریقا گفته :

    در جواب کامنتتون »
    احسان عیوضی مینویسد : من ؟ من خوابم الان !!! بیا بگرد !!!
    —————————

    :))

  9. مسیحا گفته :

    واااااای
    میام اینجارو میبینم میبینم در مورد منه خیلی ذوق میکنم
    ممنون
    با حفظ شئونات اسلامی تشکر ……
    —————————

    🙂
    الهی….
    با حفظ شئونات اسلامی BM1 و BM2

  10. مسیحا گفته :

    راستی بابت این روزا که همیشه هوامو داشتی
    جویای احوالم بودی و راهنمائیم کردی
    ممنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــون
    خیلی خیلی خیلی ممنون
    ————————–
    مسیح؟!
    من کاری نکردم
    تو هم هوای منو داشتی. یادم نرفته 🙂
    منم از تو ممنونم

  11. phoenix گفته :

    وصیت نامه ای به طنز

    قبر مرا نیم متر كمتر عمیق كنید تا پنجاه سانت به خدا نزدیكتر باشم.

    بعد از مرگم، انگشت‌های مرا به رایگان در اختیار اداره انگشت‌نگاری قرار دهید.

    به پزشك قانونی بگویید روح مرا كالبدشكافی كند، من به آن مشكوكم!

    ورثه حق دارند با طلبكاران من كتك‌كاری كنند.

    عبور هرگونه كابل برق، تلفن، لوله آب یا گاز از داخل گور اینجانب اكیدا ممنوع است.

    بر قبر من پنجره بگذارید تا هنگام دلتنگی، گورستان را تماشا كنم.

    كارت شناساییم بت دو قطعه عکس مرا لای كفنم بگذارید، شاید آنجا هم نیاز باشد!

    مواظب باشید به تابوت من آگهی تبلیغاتی نچسبانند.

    روی تابوت و كفن من بنویسید: این عاقبت كسی است كه زگهواره تا گور دانش بجست.

    دوست ندارم مردم قبرم را لگدمال كنند. در چمنزار خاكم كنید!

    كسانی كه زیر تابوت مرا می‌گیرند، باید هم قد باشند.

    شماره تلفن گورستان و شماره قبر مرا به دختران بیکار ندهید.

    گواهینامه رانندگیم را به یك آدم مستحق بدهید، ثواب دارد.

    کله مرغ برای سگها یادتون نره چون گناه دارند گشنه بمونند.

    بجای عکسم روی آگهی ترحیم کارت معافیم رو بزارید.

    در مجلس ختم من گاز اشك‌آور پخش كنید تا همه به گریه بیفتند.

    از اینكه نمی‌توانم در مجلس ختم خودم حضوریابم قبلا پوزش می‌طلبم و خواهش میکنم پشت سرم حرف در نیار ید.

    التماس میکنم کفنم را از یک پارچه مارکدار انتخاب کنید تا جلوی آدمهای گه تازه به دوران رسیده کم نیاریم.

    به مرده شوی بگویید مرا با چوبك بشوید چون به صابون و پودر حساسیت دارم.

    چون تمام آرزوهایم را به گور می‌برم، سعی كنید قبر مرا بزرگ بسازید كه جای آتها هم باشد

  12. memorialist گفته :

    همه رفتن سر خونه زندگی خودشون !
    مبارک باشه 🙂
    خونه اش خیلی قشنگه 🙂
    ————————–
    خونش خیلی دلواز و خوشمله 🙂

  13. مهرداد گفته :

    بي خيالش
    ————————–
    یعنی چی آیا؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!

  14. مهرداد گفته :

    منظور خاصي نداشتم
    اين همه علامت سوال و علامت تعجب نداشتااااااا 😀
    —————————
    اوکی 🙂

  15. مهرداد گفته :

    پريا جان اون كامنت كه آدرس وب جديدم توش بود رو لطفا پاك كن
    ممنون
    ————————
    باشه
    الان پاکش میکنم