می خوام تورو
می خوام تورو که باشی
جون بدی تا نمیرم
عزیز هم ترانه
تو واژه ها اسیرم
می خوام تورو که باشی
تو دم دم نفس هام
تو لحظه های دردم
محکم بگیری دستام
می خوام تورو که باشی
حتی اگه نباشم
حتی اگه تو رویات
خیال رفته باشم
می خوام تورو که باشی
گم بشی تو وجودم
حتی وقتی نبودی
من عاشق تو بودم
.
از من بخواه که باشم
کم نیارم تو دستات
پرپر بشم تو حس
ناز لطیف چشمات
از من بخواه که باشم
بودنی رنگ موندن
حست کنم تو رگ هام
عین ترانه خوندن
از تو می خوام که باشی
باشی و باشه باور
تو لحظه هام بمونی
تا دم دم های آخر
از تو می خوام که باشی
تا که ترانه باشی
اگه یه روز بمیرم
اگه یه روز بمیرم
اگه یه روز بمیرم
رو شونه ی تو باشه
…
رضا صادقی، می خوام تورو، آلبوم یکی بود، یکی نبود – دانلود
پ.ن: پانویس خیـــــــــلی خاص دارد! خیلی خاص ها!
😉
نوامبر 9th, 2010 at 6:40 ق.ظ
چه عجب تشریف آوردین!!
————————–
می دونم… می دونم 😉
نوامبر 9th, 2010 at 8:25 ق.ظ
بازگشتتون مبارك بانو 😛
————————–
مهرداد پس حلقه گلت کو؟؟؟
😉
نوامبر 9th, 2010 at 10:06 ق.ظ
ديگه اين يه مورد رو قول ميدم به خودم نگيرم قول ميدم.
كلي ذوق كردم وقتي تو گودر ديدم آپي
————————–
به جون خودم اگه به خودت نگیری انقده انقده ناراحن! میشم که نگووووو
مرسی عزیزم *-:
نوامبر 9th, 2010 at 12:30 ب.ظ
سلام
ما آمديم حتي لايك هم زديم!…در جواب كامنتت بايد بگم درست ميگي…درون بايد زيباتر باشه تا زيبايي ظاهري مفهوم پايداري داشته باشه…اگه فقط ظاهر زيبا باشه…خيلي زود آدم رو سرد ميكنه…
————————–
سلام
اِ ! پس شما بودین! ممنون.
دقیقا همینطور هست که شما می فرمایید.
نوامبر 9th, 2010 at 4:19 ب.ظ
مردی داشت در خيابان حركت مي كرد كه ناگهان صدايي از پشت گفت: اگر يك قدم ديگه جلو بروي كشته مي شوي..
مرد ايستاد و در همان لحظه آجري از بالا افتاد جلوي پایش.
مرد نفس راحتي كشيد و با تعجب دوروبرش را نگاه كرد اما كسي را نديد. بهر حال نجات پيدا كرده بود.
به راهش ادامه داد.به محض اينكه مي خواست از خيابان رد بشود باز همان صدا گفت : بايست
مرد ايستاد و در همان لحظه ماشيني با سرعتی عجيب از کنارش رد شد.بازهم نجات پيدا كرده بود.
مرد پرسيد تو كي هستي و صدا جواب داد : من فرشته نگهبان تو هستم .
مرد فكري كرد و گفت :
– اون موقعي كه من داشتم ازدواج مي كردم کدام گوری بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟
————————–
:))
نوامبر 9th, 2010 at 10:36 ب.ظ
چه عجب !
دوست دارم آهنگای رضا صادقی رو
————————–
عجب از ماست. تشریف بیارید دم در بده 😉
منم ایضا. رضا صادقی هم ایضا ما دو تا رو!!!!
نوامبر 9th, 2010 at 11:02 ب.ظ
به به سلام خانم!!!
چه عجب!!!
خوش اومدی!!!
خوشحالم که باز هم هستی همیشه بمون.
اگه بگم بغض کردم باور میکنی؟
ندیدمت اما ندیده دوست دارم
————————–
سلام
ممنونم
اوا! چرا؟ دوست ندارم با بغض باشی ها، همیشه بخند و خوش باش.
لطف داری. مررررسی
نوامبر 11th, 2010 at 8:20 ق.ظ
جاي همه دوستان خالي اين آهنگ از آهنگهاي درخواستي يكي از كنسرتهاي رضا صادقي بود
چقدر هم مزه داد
ديگر اينكه جريان پانویس خیلی خاصتون چيه خواهر
راستي خوشحاليم شما دل و جرات به خرج دادي و پست گذاشتي
ميشه بگي اين دل و جرات رو از كجا آوردي خواهر؟
————————–
خوش بحالتون اگر رفتین کنسرتش رو برادر
جریانش خیــــــــــــلی خاص، می ترسم بگم فکرتون خراب بشه 😉
مچـــــکرم.
حالا آوردیم دیگه بالاخره!! چقدر هزار ماشالا ذهنتون کنجکاوه 😉
از بچگی اینطور بودین شما؟؟؟ 😀
نوامبر 11th, 2010 at 2:33 ب.ظ
سلام دوست جون چه عجب !بالاخره آپ فرمودین
دیگه از غم دوریت دلی واسمون نمونده بود
————————–
sghم دوستم… ممنونم ازت
فدای شما با اون دلتون