رفتم
چند وقته یه تصمیمی گرفتم. پیش از اینا می خواستم عملیش کنم اما نشد. بی نهایت برام سخته عملی کردنش اما بالاخره باید انجامش بدم و برم. یکی بهم گفت “انجامش اشتباه هست”. نمی دونم، شاید اون داره درست میگه، شاید هم من، شاید هم هیچکدوممون و یا شاید هم جفتمون. به هر حال که عملی کردن این تصمیم برام خیــلی سخته اما چاره ای ندارم واقعا. به اندازه مُردن برام سخته. اینو نمی گم که کسی دلش برام بسوزه و بگه آخِــــی ی ی، اما الان که دارم می نویسم اینارو، کیبوردمم نمی تونم ببینم درست. بی اختیار شدم از خودم و چشمام. به هر حال فقط اینو می دونم که باید انجامش بدم و برم!
کمرنگ میشم دیگه. خیلی کمرنگ. نمی خوام با بودنم…!
فقط خودم و خدا می دونیم که الان چه حالی دارم!
امروز خیلی باریدم! جایی بودم امروز، که همش داشتم به خدا التماس می کردم برای…! تو دلم داره سنگینی می کنه. از خودم ناراحتم که هیچ کاری نمی تونم براش انجام بدم. لعنت به من. همش دارم خدا رو قسمش میدم. التماسش می کنم که …!
قفط یک کلمه، خدایا خواهش می کنم، التماست می کنم که …!
پ.ن 1: دیگه نمی نویسم. تا کی و چه موقع نمی دونم. شاید برای همیشه. برام خیلی سخته چون تنها جایی هست که می نوشتم و واقعا خودم بودم و فِکرام، بدون اینکه نگران باشم کسی از من و افکارم و نوشته هام بدش بیاد یا خوشش بیاد. چیزی هم ندارم که بنویسم دیگه آخه. از چی بنویسم اصلا؟ از این بنویسم که…؟!!! نگهشون میدارم برای خودم و دلم. فقط برای خودم و خودم می نویسم دیگه.
پ.ن 2: ساعت شروع نوشتن پست 23:22 – ساعت اتمام نوشتن پست 00:30
ژانویه 4th, 2011 at 1:12 ق.ظ
ای وای
چی شده خدا بد نده
کمکی از دست ما بر میاد
دریغ نداریم ها
خدا خودش ارحم الراحمین
————————–
ممنون
ژانویه 4th, 2011 at 10:53 ق.ظ
من دوست صميمي شما نيستم… ولي اميدوارم دوستان نزديک شما در اين شرايط به شما کمک کنند و نتيجه‌اي خوبي براتون داشته باشد.
————————–
خوبین برادر جوکر؟
دوستان ماه ن.
ممنون
ژانویه 4th, 2011 at 11:10 ق.ظ
هر كي تو جريان نباشه من يكي تو جريانم ميدونم چي ميگي و چته.قبلا هم گفتم كارت اشتباهه.
اما برو،هر جور راحتي.صلاح مملكت خويش خسروان دانند…
اما بدون يه نفيسه اي هست كه هميشه دوستت داره،هر كمكي كه بخواي و از دستش بر بياد برات انجام ميده حتي اگه فقط اون كمك گوش دادن باشه….
مواظب خودت باش…هواتو دورادور دارم…حتي نزديك،نزديك….
————————–
می دونم نفیسه همیشه هستی. اما باور کن دارم داغون میشم خودم. دیشب تا صبح خدا می دونه چه حالی داشتم. قیافمو باید الان ببینی. خودم تو آیینه دیدم وحشت کردم از خودم. اما …
نفیسه باور کن انجام دادن این تصمیم به اندازه مردن برام سخته اما بودن هیچ فایده ای نداره. برای خودمم خیلی سخته
تو هم میتونی روی من جساب کنی اگر بخوایی. حتی اگر بخوایی دق و دلیت رو سر یکی دیگه خالی کنی، من هستم همیشه.
خودت می دونی چقدر دوستت دارم. می دونی چقدر دوستتون دارم.
هوای همدیگه رو خیلی داشته باشین.
ژانویه 4th, 2011 at 12:18 ب.ظ
راستي!آقا سليم هم هواتو داره هااااااااااااااااا:دي
ژانویه 4th, 2011 at 7:41 ب.ظ
یعنی چی که میرم؟
یعنی برای همیشه؟
اینجوری که نمیشه…
چرا همتون اینجوری میکنین؟
————————–
واضح نوشتم همه چیزو که!
من بقیه رو نمیدونم اما من تصمیمم رو خودم گرفتم
ژانویه 5th, 2011 at 12:23 ب.ظ
دیگه دوزار نمی ارزه وبلاگ نویسی برای من !
چون دیگه هیچ دوستی برام نمونده . بذار بگم هیچ دوست “خوبی” برام نمونده تو این دنیای مجازی .
گاهی وقتا لازمه که بری و شاید هیچ وقت برنگردی اما فقط امیدوارم این از اون مدلای هیچ وقتش نباشه …
کمکی ؛ کاری ؛ حرفی داشتی ؛ هر چیزی که بود رو من حساب کن .
دوستت دارم خیلی . از خودت بی خبرمون نذار .
امیدوارم حالت خوب شه .
————————–
اینو نگو کافه جان.
دوستان خوب و عالی دیگه ای هستن که واقعا یه دنیا هستن. اونا همیشه هستن.
ممنونم ازت.
ایشالا ماشالا مواظبت خودت باش
ژانویه 5th, 2011 at 9:49 ب.ظ
خیلی حالم گرفته شد بی نهایت! نمیدونم اصلا چی بگم!
حداقل ازت شماره هم نداشتم که باهات بحرفم…
نمیدونم هرجور صلاحته! لابد خودت همه ی جوانبو سنجیدی که تصمیم گرفتی دیگه.
دلم برای مهربونیات تنگ میشه و برای صمیمی و ساده حرف زدنت، برای دردهای مشترک و برای خنده ها و …
اما از لینکام حذفت نمیکنم و البته از تو قلبم|:
————————–
فکرشو نکن. زود از یاد میره *:
ممنون ازت… فقط ممنون
ژانویه 6th, 2011 at 12:46 ق.ظ
پريا جان ديروز عصر وقتي اين پستت رو خوندم چشمام خيس شد
ميخواستم يه عالمه باهات حرف بزنم و اينجا برات بنويسم ولي الان فقط اين شعر رو بهت تقديم ميكنم
چون فكر كنم حرفام به دردت نميخوره
مهربان پروردگارت با تو ميگويد:
منم زیبا
که زیبا بنده ام را دوست میدارم
تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان
رهایت من نخواهم کرد
رها کن غیر من را، آشتی کن با خدای خود
تو غیر از من چه می جویی؟
تو با هر کس به غیر از من چه می گویی؟
تو راه بندگی طی کن عزیزا من خدایی خوب میدانم
تو دعوت کن مرا با خود به اشکی .یا خدایی میهمانم کن
که من چشمان اشک الوده ات را دوست میدارم
طلب کن خالق خود را.بجو مارا تو خواهی یافت
که عاشق میشوی بر ما و عاشق میشوم بر تو
که وصل عاشق و معشوق هم،اهسته میگویم، خدایی عالمی دارد
تویی زیباتر از خورشید زیبایم.تویی والاترین مهمان دنیایم.
که دنیا بی تو چیزی چون تورا کم داشت
وقتی تو را من افریدم بر خودم احسنت میگفتم
مگر ایا کسی هم با خدایش قهر میگردد؟
هزاران توبه ات را گرچه بشکستی.ببینم من تورا از درگهم راندم؟
که میترساندت از من؟ رها کن ان خدای دور
آن نامهربان معبود.آن مخلوق خود را
این منم پروردگار مهربانت.خالقت.اینک صدایم کن مرا.با قطره اشکی
به پیش آور دو دست خالی خودرا. با زبان بسته ات کاری ندارم
لیک غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم
غریب این زمین خاکی ام! آیا عزیزم حاجتی داری؟
بگو جز من کس دیگر نمیفهمد.به نجوایی صدایم کن.بدان اغوش من باز است
قسم بر عاشقان پاک با ایمان
قسم بر اسبهای خسته در میدان
تو را در بهترین اوقات اوردم
قسم بر عصر روشن ، تکیه کن بر من
قسم بر روز، هنگامی که عالم را بگیرد نور
قسم بر اختران روشن اما دور، رهایت من نخواهم کرد
برای درک اغوشم,شروع کن,یک قدم با تو
تمام گامهای مانده اش با من
تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان.رهایت من نخواهم کرد
سهراب سپهری
————————–
سلام
نبینم گریَتو دیگه. بخند همیشه از ته دلت
سهراب رو دیوانه وار دوستش دارم…ممنونم ازت.
اما خدا فقط بعضی از حرفامو میشنوه. گاهی مطمئن میشم که منو یادش رفته و کم یادش میاد
ژانویه 7th, 2011 at 1:09 ب.ظ
در جواب کامنتتون »
احسان عیوضی مینویسد : کانکس جی میل نمیباشد بلکه میل بافتنی میباشد !!! بله ایشون چند وقت پیشا که هیچ چی همین چند روز پیشا هم دوباره از همسرشون کادو دریافت کردند … بله دقیقا عکسها رو زیر و رو کردم تا اینا از اتوشون سالم بیرون اومدم … از آب گذشتس ننه … مرسی … ما شما رو به شادی ببینیم …
————————–
پس چه امکانات پیشرفته ای دارین اونجا 😉
بعد دقیقا منظورت از “از آب گذشتس ننه” چیه؟؟ من چی نوشتم که در جوابش اینو گفتی آیا؟؟؟؟؟؟
ژانویه 7th, 2011 at 1:10 ب.ظ
در جواب کامنتتون »
احسان عیوضی مینویسد : این ماهی طوطی ماهیه فکر کنم . یعنی بعدش خانوم معمار از بیکاری عاشق این ماهیه میشن یا از ذوق ؟؟؟
————————–
اسمش جدا ماهی طوطیه یا شما این اسم رو گذاشتین روش؟؟؟
ایشون عاشق رنگ آبی هستن
ژانویه 7th, 2011 at 2:02 ب.ظ
من كه هرچي خوندم نفهميدم چيكار ميخواي انجام بدي
در مورد ننوشتن هم كه ميگم كاملا داري اشتباه مي كني
نوشتن باعث ميشه آدم سبك بشه
حتي اگر اين نوشتنها خصوصي باشه
خواهر دوستانت كنارت هستنا
شايد لازم باشه مثل دي ماه پارسال باز يريم جمشيديه
…
من هم دلم براي جمشيديه پارسال تنگ شده
با دوستان قرار بزاريم بعد يك سال شرايطمونو با هم مطرح كنيم؟؟؟؟
————————–
واضح همه چیز رو نوشتم!!
مینویسم اما نه دیگه عمومی.
دوستانی دارم چون برگ گل یاس. از جمله خود شما.
گفتی جمشیدیه و کردی هلاکم… یاد اونروز و اکبر خورون بخیر. یاد اون آقاهه که اومد درو محکم بست یا اون یکی که فوضولی کرد، یا اونایی که زیر درخته بودن، بخیر
دوستان اگر جمع بشن دوباره، منم اگر بتونم میام
ژانویه 8th, 2011 at 9:39 ق.ظ
در جواب کامنتتون »
احسان عیوضی مینویسد : نخیر منظورم از آب گذشتس اینه که صاف شده یا از صافی گذشته این عکسا !!!
————————–
آهااااا… ازون لحاظ فرمودین!
ژانویه 8th, 2011 at 12:14 ب.ظ
chek ur email…..
————————–
ok Laky joun 😉
ژانویه 10th, 2011 at 12:12 ب.ظ
نرو… باشه؟ نرو دیگه…
————————–
والا….!!!!!!!!!!!
ژانویه 14th, 2011 at 6:36 ب.ظ
سلام پپری جونم خوبی؟
نمیدونم هنوزم میای اینجا یا نه؟
اما فقط خواستم بگم بیای وبلاگم ! امروز خیلی یادت بودم!
وافعا جات خالی بود!
در ضمن هیچ وقت ی دوست خوب از یاد نمیره!
————————–
سلام…ممنونم… تو خوبی؟
میام، میبینم، مینویسم
دیدم الان… ممنون… مطمئنا ذوق میکردم و از ذوقمم جیغ میزدم
:*
ژانویه 16th, 2011 at 9:25 ب.ظ
ممنونم که اومدی اون جیغی که گفتی رو من همین الان با خوندن کامنتت کشیدم.
جات واقعا خالی بود عزیزم!
————————–
ممنون که جای منو خالی کردی
ژانویه 16th, 2011 at 11:01 ب.ظ
با سلام
چه شده بيشتر بگو
ميخوام همراهي كنم از دست من كاري برميآد
دخترم شما خودتان حلال مشكلاتي حال چه شده
من خيلي ناراحت شدم
————————–
سلام بابا جون
دوست ندارم ناراحتیتون رو ببینم. خواهش می کنم ناراحت نباشین. اصلا بابا جون همیشه باید خوشحال باشن.
خودمم این روزا نمیدونم دارم چی کار می کنم دقیقا. فقط میدونم این تصمیمم بهترین راه هست. هر چند که بقیه میگن اشتباه می کنم
ژانویه 17th, 2011 at 12:43 ب.ظ
هی من میام میبینم بالای صفحه درشت نوشتی (رفتم) باز اعصابم به هم میریزه می خوام بیام یه چیزی بهت بگم ولی جلوی خودمو بزرو می گیرم… خلاصه حواست باشه ممکنه یه وقت از تنبیه بدنی استفاده کنم… حتی اگه روانشناسا بگن درست نیست…پا میشی با روی خوش برمی گردی یا نه؟
————————–
به جان خودم اگه این روت رو جناب همسر خانتون قبل از مزدبَج با شما هم میدیدن، عمــــــــــــــــــــرا باهات ازدباج میکرد… میترشیدی، آیـــــــــــــــــــی منم قاه قاه می خندیدم که نگو 😀
نمی تونم. تو که میدونی دلیلش رو…
ژانویه 17th, 2011 at 2:00 ب.ظ
منم با اين لاك پشت بانو جان اعلام همكاري ميكنم.برميگردي يا نه؟؟؟پاشم بيام سراغت؟؟باچاقو مياماااااااااااااااااااااااا
————————–
اگه اینطور پیش بری میترشی 😉
جالبه برام! شما دو نفری که تقریبا از یه چیزایی خبر دارین، اینطور شاخ و شونه میکشین برام!!!!!!
ژانویه 18th, 2011 at 3:18 ب.ظ
خب پس حالا که منو لاک پشت بانو جان از یه چیزایی خبر داریم بهتر با هم متحد بشیم
————————–
چی بگم آخه بهتون؟!!!
ژانویه 18th, 2011 at 5:01 ب.ظ
اها..ببین خوب من و معمار بیکار جان چون از اون چیزایی که گفتی خبر داریم و بازم چون به حساسیت امر واقفیم اینطوری تهدیدت می کنیم که زودتر برگردی… راستی من از اولش اینطوری خشن بودم بعد یهو دیدم دارم به مرز ترشیدگی هروز نزدیکتر می شم بعد یهو خودمو مثه اون گربه هه تو شرک ملوس نشون دادم واسه همین همسری فریب خورد اومد منو گرفت… اینم یه روشیه که باید به دختران جوان لب مرز اموزش بدم… توام خواستی بیا به خاطر رفاقتمون بات نصفه قیمت حساب می کنم…:دی
————————–
پس بهم آموزش بده تا انگیزمو ببری بالا 😉
ژانویه 18th, 2011 at 5:03 ب.ظ
راستی من از همین جا دست اتحاد معمار بیکار رو به گرمی می فشارم …یه روز باید بیایم حسابی کتکت بزنیم پریا…
————————–
بودین حالا… چایی دوم در راهِ 😉
ژانویه 18th, 2011 at 7:06 ب.ظ
سلام ممنون
شما خیلی با محبت هستین.
همبیشه ما رو شرمنده خودتون میکنید.
————————–
سلام
ممنونم از شما
اختیار دارید
ژانویه 19th, 2011 at 1:19 ب.ظ
انشالله كه همهي جوونها برن و به كار و زندگيشون برسند.
اينجا رو خيلي دوست دارم…مخصوصن اون تيك زدن موقع كامنت فرستادن…كم بيا هميشه بيا
————————–
بعد این آرزوتون چه ربطی داشت به پستی که من نوشتم؟؟؟
لطف دارید شما 🙂
ژانویه 21st, 2011 at 9:07 ق.ظ
سلام دخترم
خوبي با سرما چكار ميكني
راستي پاهات خوب خوب شده
هميشه شاد و تندرست باشي
————————–
سلام بابا جون
ممنونم. شما خوبین؟
من سرما رو دوست دارم. چون کلا آدم گرمایی هستم. اما مواظب هم هستم که سرما نخورم.
راستش این روزا زانوم شروع کرده به درد گرفتن، اما مواظبشم و باهمدیگه کنار میاییم.
یه دنیا ممنونم. شما هم همینطور
ژانویه 25th, 2011 at 11:18 ق.ظ
سلام دختر گلم
حالت خوبه
انشاالله هميشه خوب وخوش و سلامت باشي
————————–
سلام بابا جون
ممنونم… شما خوبین؟
یه دنیا مرسی…شما هم همینطور
کامنت هاتون رو میبینم کلی خوشحال میشم
ژانویه 26th, 2011 at 9:41 ب.ظ
سلام پپری جونم
نمیدونم از دیدن کامنتهام عصبانی میشی یا…؟
اما بذار به حساب اینکه نمیخوام باور کنم که نباشی. که …
دوست دارم اینجا که مینویسم تورو تو جمع خودمون ببینم فقط خدا کنه باعث ناراحتیت نباشم…
————————–
سلام دوستم
برای چی عصبانی آخه؟
اگه کاری کردم که این حس و فکر رو بهت داده که ازت ناراحتم یا از کامنت هات ناراحت میشم، عذرخواهی می کنم.
اما این اطمینان رو بهت میدم که اصلا ناراحت یا عصبانی نمیشم.
اما از دیدن کامنت های همتون خوشحال میشم.
کاش میشد …
ژانویه 27th, 2011 at 7:01 ب.ظ
سلام
خوبي عزيز؟ 🙂
————————–
سلام
ممنونم
تو خوبی؟
ژانویه 27th, 2011 at 8:56 ب.ظ
من تازه دیدمت و شانس من هم اینه که اول باید این رو ببینم که رفتی. مطالبت خیلی حالب بود شعرهات زیبا بود و قابل استقاده. امیدوارم همیشه سرحال و سلامت باشی
————————–
ممنونم…همچنین
ژانویه 28th, 2011 at 12:39 ق.ظ
من خوبم مرسي
پريا جان ميخواستم ببينم بهتر شدي يا نه
انشالا كه بهتر باشي و شاد
نكنه يهو از اينجا هم بري و در دسترس نباشيا
از نگراني دق ميكنيم
————————–
شکر خدا که خوبی.
من آره. خیلی توپم!!! ازین بهتر نمیشم!!
خدا نکنه دق کنی. سالم باشی همیشه و خوش
ژانویه 28th, 2011 at 8:45 ب.ظ
خوشحالم كه ژست گرفتن من باعث خنديدن تو شده 😀
پريا قول بده سعي كني زود خوب بشي. باشه؟
تسليم غم نشو لطفا دوستم
————————–
کی میگه من خندیدم؟ من فقط گفتم تو جو بودی! همین به خدا
ژانویه 29th, 2011 at 6:01 ب.ظ
چقدر اینجا سوت و کور شده… یووو هووو… anybody home
————————–
یوهوووو…yup, someone’s here 😉
فوریه 1st, 2011 at 11:38 ق.ظ
سلام خوبي خانوم خانوما؟ بابا بامعرفت من زياد دوست و همدم ندارم و گاهي اوقات كه دلم مي گرفت براي اينكه كمي شاد بشم و حرفهاي يك نفر رو بشنوم ميامدم به وبلاگ تو و مي خوندم و جسارتا يه پيامي هم ميذاشتم كه توام رفتي. خيالي نيست اميدوارم هرجا كه هستي , باشي و شاد و سلامت و خوشبخت باشي و هيچ وقت از خوشبختي نخواي بري.موفق باشي.
————————–
سلام
ممنونم
اتفاقا یه پست در مورد شما نوشته بودم و می خواستم بذارمش، که رسیدم به این تصمیم و نشد.
نگهش داشتم اما چیزی رو که نوشته بودم.
از کامنت هاتون همیشه خوشم می اومد و میاد. بعضیاشون تا چند روز به فکر میبرد منو. الانم که دیدم بازم کامنت گذاشتین خوشحال شدم.
همه آرزوهایی که برام کردین، برای خودتون هم بیشترش رو آرزو می کنم
فوریه 1st, 2011 at 3:59 ب.ظ
سلاااااااااااااااااام 🙂
خوبي؟
پريا جان دو شب پيش پل خواجو بودم باز
وقتي به اونجا رسيدم يادت افتادم ولي متاسفانه چايي همراهم نبود چون پياده بودم
اونجا هم كسي نبود كه چايي بفروشه
ولي خب به يادت بودم. انشالا خودت هم بياي اصفهان و بهت حسابي خوش بگذره به زودي
اينم عكسي كه گرفته از زير پل
http://liveforlove.persiangig.com/image/Photo0207.jpg
————————–
سلام
وااااای ممنون. مرسی که به یادم بودی.
چه عکسی هم گرفتی. هم پرسپکتیو پل رو دوست دارم، هم اون دو نفری که تو عکس هستن رو… چه حالی میکردن
فوریه 1st, 2011 at 5:35 ب.ظ
اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري رد ميشي برميگرده نگات ميكنه،بدون براش مهمي
اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري مي افتي برميگرده با عجله مياد به سمتت،بدون براش عزيزي
اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري ميخندي برميگرده نگات ميكنه بدون براش قشنگي.
اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري گريه ميكني باهات اشك ميريزه،بدون دوستت داره.
اكه يكي رو ديدي كه وقتي داري با يكي ديگه حرف ميزني تركت ميكنه بدون عاشقته.
اگه چشمت برسيد،بگو نديدمش…
اگه گوشت برسيد،بگو نشنيدمش…
اگه دستت لرزيد،بگو مال سرماست..
اگه بات سست شد ،بگو مال ضعفه…
ولي اگه دلت ريخت ،به خودت دروغ نگو
ماه من ، غصه چرا ؟!
آسمان را بنگر ، که هنوز، بعد صدها شب و روز
مثل آن روز نخست
گرم وآبي و پر از مهر ، به ما مي خندد !
يا زميني را که، دلش ازسردي شب هاي خزان
نه شکست و نه گرفت !
بلکه از عاطفه لبريز شد و
نفسي از سر اميد کشيد
ودر آغاز بهار ، دشتي از ياس سپيد
زير پاهامان ريخت ،
تا بگويد که هنوز، پر امنيت احساس خداست !
ماه من غصه چرا !؟!
تو مرا داري و من
هر شب و روز ،
آرزويم ، همه خوشبختي توست !
ماه من ! دل به غم دادن و از ياس سخن ها گفتن
کارآن هايي نيست ، که خدا را دارند …
ماه من ! غم و اندوه ، اگر هم روزي، مثل باران باريد
يا دل شيشه اي ات ، از لب پنجره عشق ، زمين خورد و شکست،
با نگاهت به خدا ، چتر شادي وا کن
وبگو با دل خود ،که خدا هست ، خدا هست !
او هماني است که در تار ترين لحظه شب، راه نوراني اميد
نشانم مي داد …
او هماني است که هر لحظه دلش مي خواهد ، همه زندگي ام ،
غرق شادي باشد ….
ماه من !
غصه اگر هست ! بگو تا باشد !
معني خوشبختي ،
بودن اندوه است …!
اين همه غصه و غم ، اين همه شادي و شور
چه بخواهي و چه نه ! ميوه يک باغند
همه را با هم و با عشق بچين …
ولي از ياد مبر،
پشت هرکوه بلند ، سبزه زاري است پر از ياد خدا
و در آن باز کسي مي خواند ،
که خدا هست ، خدا هست
و چرا غصه ؟1 چرا !؟!
بهت نمي گم دوست دارم ، ولي قسم مي خورم دوست دارم ،
بهت نمي گم كه هر چي بخواي بهت مي دم ، چون همه چيزم تويي ،
نمي خوام خوابتو ببينم ، چون تو خيلي خوش تر از خوابي ،
اگه يه روزي چشمات پر از اشك صدام كن ،
بهت قول نمي دم كه ساكتت كنم منم پا به پات گريه مي كنم ،
اگه دنبال مجسمه سكوت مي گشي تا سرش داد بزني ،
صدام كن قول ميدم ساكت بمونم
اگه دنبال خرابه مي گشتي تا نفرتتو توش خالكي كني ، صدام كن ، قلبم تنها
خرابه ي وجود توست……..
1) “ما نه براي يافتن فردي کامل، بلکه براي ديدن کامل يک فرد ناکامل عاشق ميشويم.” – سام کين
2) “من باور دارم که دو انسان از قلبشان به هم متصلند، و مهم نيست که چه کار مي کنيد، که هستيد و کجا زندگي مي کنيد؛ اگر مقدر شده که دو نفر با هم باشند، هيچ مرز و مانعي بين آنها وجود نخواهد داشت.” – جوليا رابرتز
3) “دوستت دارم نه به خاطر اينکه چه کسي هستي، به اين خاطر که وقتي با توام چه کسي ميشوم.” – ناشناس
4) “زندگي به ما آموخته که عشق در نگاه خيره به يکديگر نيست، بلکه در يک سو نگريستن است.” – آنتونيو دو سنت اگزوپري
5) “در عشق حقيقي، کوتاهترين فاصله بسيار طولاني است و از طولاني ترين فاصله ها مي توان پل زد.” –هانس نوون
6) “عشق يعني وقتي دور هستيد دلتنگ شويد اما از درون احساس گرما کنيد چون در قلبتان به هم نزديکيد.” –کي نودسن
7) “اگر هر بار که لبخند بر لبانم مي نشاني، مي توانستم به آسمان بروم و ستاره اي بچينم، آسمان شب ديگر مثل کف دست بود.” – ناشناس
8) “بهترين و زيباترين چيزها در دنيا قابل ديدن و لمس کردن نيستند—بايد آنها را با قلبتان احساس کنيد.” –هلن کلر
9) “اين عشق نيست که دنيا را مي چرخاند، عشق چيزي است که چرخش آنرا ارزشمند مي کند.” – فرانکلين پي جونز
10) “اگر معناي عشق را مي فهمم، همه به خاطر توست.” – هرمان هسه
فوریه 2nd, 2011 at 7:05 ق.ظ
در جواب کامنتتون »
احسان عیوضی مینویسد : یعنی من کشته مرده این جملات وسط کامنتتم که آدم بعضی موقع ها باید کمرنگ و اینا !!! یعنی من مرده این جملات آخر کامنتتونم : اصولا دستمالی که نمیپیچن دور سری که نمیچرخه و اینا …
————————–
اون جمله وسط کامنتم نبود که! در ادامه اون جمله ای که نوشتی منم اونو اضافه کردم…بله
خوشم میاد کلا کامنت منو کنف یکونش (دیکتش درسته آیا؟؟) کردی… آقا جان اون دستمال با اون پارچه نوشته فرق فوکوله
فوریه 2nd, 2011 at 7:06 ق.ظ
بعدشم کفگیر به الک میگه چند تا سوراخ داری !!! خودتون از آخرین پستتون 250 میلیون سال میگذره !!! بنویسین دیگه …
————————–
سوراخشو من نمیدونم، اما در این حد میدونم که دیگ به دیگ میگه ته دیگ!!!! (وای دلم خواست از نوع ته چین دارش)
یعنی من در دوره یخبندان پست می نوشتم؟؟؟ بفرمایید یه پا ماموت هستم دیگه!!! 😀
فوریه 2nd, 2011 at 1:06 ب.ظ
پريا جون!شما كارت از ماموت هم گذشته!بس كه ننوشتي.
شروع كن به نوشتن ديگه،بسه ديگه تا كي ميخواي ننويسي؟؟
نذار اون روم رو نشونت بدمااااااااااااااااا
————————–
تو که میدونی چرا و به چه دلیل نمی نویسم. خودمم دوست دارم بنویسم، خودمم دلم تنگ شده برای نوشتنم، چند روز پیش هم برات یه کامنت خصوصی گذاشتم که وقتی دیدم آرشیوم … گریه م گرفته بود، اما اون دلیلی که پشت همه اینا هست مانع شده و نمیذاره. هیچ چاره ای ندارم جز همینطوری پیش رفتن!!!
تنها کسی که خبر داره از یه چیزایی بیش و کم تو هستی. چاره ای دارم؟… ندارم دیگه
فوریه 2nd, 2011 at 1:47 ب.ظ
پريا!ببين ميشه اين “تيك ِ” وبلاگتو برداري؟؟من به شدت باهاش مشكل دارم!
ديوونه ام كرده
————————–
من بلد نیستم چطوری میشه این کارو کرد. مسیحا اضافه ش کرده برای جلوگیری از اینکه کامنت های اسپم نیاد تو وبلاگ. یا یه همچین چیزی.
میدونی که من کلی از مسائل فنی سرم میشه!!! :دی
فوریه 2nd, 2011 at 2:24 ب.ظ
كامنتت رو تو پست احسان ديدم!
خدا رو شكر كه از پارگراف دوم به بعد متوجه شدي كه حرف “قاف”روي كيبورد”ف” نمينويسه!!
————————–
خدارو شکر کنید که یه دستی، همینم می نویسم… کاری نکنین که ننویسم دیگه ها!!! :دی (اسمایلی تهدید آمیز)
فوریه 3rd, 2011 at 11:51 ق.ظ
سلام
عطا محمدی براتون یه جواب گذاشته …
————————–
سلام
الان میام میبینم… ممنون
فوریه 3rd, 2011 at 8:14 ب.ظ
تهديد ميكني؟؟؟تو خودتو هم بكشي زورت به ماها نميرسه
اما واسه دستت اميدوارم هرچي زودتر خوب بشه.
————————–
زورم خوبم میرسه… حالا ببین!!! :دی
مچــــــکرم *-:
فوریه 5th, 2011 at 1:30 ب.ظ
سلام
هنوز دستت خوب نشده؟ زانوت چي؟
خوبي؟
————————–
سلام
خوبی؟
دستم: نه هنوز کامل. دیگه بی خیالش شدم
زانومم مواظبت هستم ازش
ممنون
فوریه 5th, 2011 at 9:26 ب.ظ
ميگم اگه خواستي دستت رو با ساتور قطع كني به من بگو باشه؟ كيف داره 😀
آخه يعني چي بي خيال شدم؟؟؟ واااا
دكتر چي ميگه؟
————————–
هااان؟؟؟؟!!!!
دکتر برای دستم فیزیوتراپی داده 10 جلسه که منم نمی خوام برم دنبالش دیگه. بی خیال همه چی شدم بنا به دلایلی
فوریه 6th, 2011 at 1:20 ب.ظ
به بخش کامنت …
————————–
می آییـــــــم
فوریه 8th, 2011 at 11:08 ق.ظ
پس هنوز حالت خوب نشده و تو همون اوضاع سابق به سر می بری…من باخیلی روشها روت امتحان کردم.. هم با روی خوش و هم با زور وکتک…دیگه هیچی به ذهنم نمیرسه….
————————–
اسمایلی دیگ دیگ دندونام خورد بهمدیگه 😉
فوریه 8th, 2011 at 8:47 ب.ظ
اينجا كه هنوز بسته است
پس اين صاحابش كي برميگرده؟! 😐
————————–
اینجا بسته هست همچنان، اما قرار نیست صاحابش دیگه بنویسه اینجا
ممنون که سر میزنی اما
فوریه 12th, 2011 at 1:15 ب.ظ
سلام خانوم خانوما اميدوارم خوشحال و شاد باشي چون دارم ميرم سفر و نمي تونم والنتايين رو بهت تبريك بگم 2 روزي زودتر تبريك مي گم اميدوارم هميشه دلت پراز عشق و لبت پر ازخنده و شادي باشه.
والنتايين به تو عزيز مبارك
عشق آن نیست که هر لحظه کنارش باشی عشق آن است که پیوسته به یادش باشی
**********
می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو فقط برای کسی می ریزی که نمی خوای از دستش بدی .
**********
قلبمو هدیه می دم بهت . مواظبش باش . نه به خاطر اینکه قلبمه به خاطر اینکه تو توشی
**********
یه روز یه آقا پسره میره تو مغازه و میگه:”آقا کارتی دارین که روش نوشته باشه «تو تنها عشق من هستی»؟”
فروشنده هم میگه: “بله”
آقا پسرهه:”لطفا 16 تا ازش بدین !!”
**********
من به دو چیز عشق می ورزم یکی تو و دیگری وجود تو، به دو چیزاعتقاد دارم یکی خدا ودیگری تو، من در این دنیا دو چیز میخواهم یکی تو ودیگری خوشبختی تو.
**********
وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها می کند پرهایش سفید می ماند، ولی قلبش سیاه میشود. دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است
**********
دل های بزرگ و احساس های بلند، عشق های زیبا و پرشکوه می آفرینند
*********
اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است
**********
اکنون تو با مرگ رفته ای و من اینجا تنها به این امید دم میزنم که با هر نفس گامی به تو نزدیک تر میشوم . این زندگی من است
**********
وقتی خواستم زندگی کنم، راهم را بستند.وقتی خواستم ستایش کنم، گفتند خرافات است.وقتی خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است.وقتی خواستم گریستن، گفتند دروغ است.وقتی خواستم خندیدن، گفتند دیوانه است.دنیا را نگه دارید، میخواهم پیاده شوم
**********
اگر قادر نیستی خود را بالا ببری همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشه‌ای را بالا ببری
**********
به سه چیز تکیه نکن ، غرور، دروغ و عشق.آدم با غرور می تازد،با دروغ می بازد و با عشق می میرد
**********
————————–
سلام
سفرتون بی خطر و خوش.
ممنون از تبریکتون. اما تا جایی که من یادمه ولنتاین روز عشاق هست نه دوستان!
😉
فوریه 13th, 2011 at 8:45 ب.ظ
): ):
————————–
چی شده دوستم؟
چرا ناراحتی؟
فوریه 14th, 2011 at 1:46 ب.ظ
سلام خوبي؟ من دوست دارم هميشه لحظات خوب و روزهاي زيبا رو به دوستانم تبريك بگم و برام لذت تبريك اينه كه وقتي تبريك مي گي طرف مقابلت در دل يه حس كوچيك شادي حس ميكنه براي همين بهت تبريك گفتم اگر بهت برخورد و رنجيدي ازت عذرخواهي مي كنم.
————————–
سلام
ممنونم
جدی نگیرین 😉
به هر حال ممنونم
فوریه 15th, 2011 at 1:04 ب.ظ
سلام
اومدم
چي شده گلم؟
————————–
سلام
اون کامنت خصوصی که برام گذاشته بودی رو جوابش رو بخون
فوریه 18th, 2011 at 12:31 ق.ظ
جوابی نیومده برام
کجا گذاشته بودی؟ ):
————————–
همون کامنته که نوشته بودی برام دیگه!!! زیرش برات جواب نوشتم.
اصلا همش رو کپی پیست میکنم تو وبلاگ خودت.
فوریه 18th, 2011 at 6:30 ب.ظ
تو دیگه نمینویسی؟!!!!
————————–
تو پانویس پست نوشتم… نچ، دیگه نمی نویسم
فوریه 21st, 2011 at 12:22 ب.ظ
سلام دختر گلم
حالت خوبه
ممنونم كه بمن سر ميزني
اين روزها كمي بااين برنامه هاي مملكت حالم خوب نيست
خدا عاقبتمون ختم بخير كنه
هميشه شاد و سربلند باشي
————————–
سلام بابا جون
ممنونم. شما خوبین؟
شرمندم نکنید لطفا
متوجه میشم چی میگین. تاسف آوره. روزا که چشممون رو باز میکنیم همش باید منتظر اخبار بد باشیم.
نمی دونم چی باید گفت.
همیشه خوب باشید و سلامت و خوش
فوریه 28th, 2011 at 9:05 ب.ظ
سلام چطوري؟ خواستم حالتو بپرسم بگم براي امسال نمي خواي سفرنامه جديد بنويسيد؟
————————
سلام
ممنونم… شما خوبین؟
پانویس این پست آخر رو بخونید، جواب دادم قبلا به این سوال 🙂
مارس 6th, 2011 at 9:41 ب.ظ
اوا خاک عالم چرا اینجوری نوشتی توووووووو!
لینکارو گم کرده بودم الان پیدا کردم گفتم بیام ببینمت ولی! 🙁
اصلا پستهای قبلیت رو نخوندم نیمدونم با خوندنش معنی این حرفات رو میفهمم یا نه
نمیدونم قضیه چیه ولی امیدوارم که هر چی هست ختم به خیر بشه
————————–
گُل به سرت دوستم.
از این قضیه دو ماه گذشته و دیگه فراموش شده کاملا. به روی خودت نیار چیزی رو 🙂
ممنون که بهم سر زدی. واقعا خوشحالم کردی *-:
مارس 7th, 2011 at 9:00 ب.ظ
:-* :-*
————————–
ممنون 🙂
مارس 7th, 2011 at 9:01 ب.ظ
*-:
————————–
این با اون قبلیا چه فرقی میکنه؟؟؟ 😉
مارس 8th, 2011 at 8:10 ق.ظ
فرقش تو جای نقطه اش بود خو!
تابلوش نکن دیگه خواهر! بوس بوسه! D:
دلم برات تنگ شده خیلی!!!!!!!!!!!!!!!!
————————–
جدی؟؟؟ من اصلا متوجه نشدم :دی
مچکرم بسیار *-:
مارس 11th, 2011 at 8:16 ق.ظ
ديگه بنويس لطفا
ما دلمون براي نوشته هات تنگ شده
براي گزارشهات كه يك عـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــالم
بگو كجا ها رفتي
كجا ها رفتيد
كجا ها رفتيم
كجاها رفتند
و كجا خواهي رفت
عيدي بهمون بده و بنويس
————————–
…!
🙂
مارس 11th, 2011 at 8:16 ق.ظ
اين دفعه با تيك مشكل نداشتم
😀
————————–
کدوم تیک رو شماها میگین؟؟!!
یعنی منِ جوونِ طلفکی!! و حیوونی و نازی و اینای مردم تیک دارم؟!!
(اسمایلی یه آدم کلا گیج که نقشه کوچه علی چپ تو جیبشه) 😀
مارس 11th, 2011 at 10:04 ب.ظ
قلبون تو :-*
مواظب خودت باش حتما
راستی چجوری پیدات کنیم کجا ببینیمت تو نت؟
البته من فهلا ای دی اس ال و وی وی ان! ندارم برم *صورت کتاب! وگرنه اونجا هم در خدمت بودیم :p
* صورت کتاب: فیضبوک! 😀
————————–
*-:
چشِم!
بله متوجه هستم منظورت از صورت کتاب چیه!!!
من تو لیست پریا (من نه ها، اون یکی پریا 😀 ) هستم. اونجا میتونی پیدام کنی. به اسم خودمم
مارس 12th, 2011 at 1:09 ق.ظ
سلام دوست عزیز.
از لطفی که در حق من دارید تشکر میکنم. از صبح شنبه آخرین خاطراتم در کسوت یک پزشک قانونی رو آپ میکنم.
ان شاالله از سال جدید با سبک و سیاق جدید در خدمت دوستان هستم.
این عیدی ناقابل رو از دوستتون بپذیرید.
————————–
سلام
خوشحالم که بازم مینویسید. ممنون از اینکه ادامه میدین
سال خوبی داشته باشید پیشا پیش
مارس 13th, 2011 at 11:19 ق.ظ
بهتر هستيد انشالله؟!
————————–
ممنونم! تووووپم!!!
شما خوبین؟
مارس 13th, 2011 at 7:06 ب.ظ
سلام
منم به جمع خودتون راه ميدين؟؟
“زيبا ” هستم!!
————————–
سلام
خوش بختم از آشناییتون!!
پریا هستم
مارس 14th, 2011 at 8:54 ب.ظ
سلام خانم خانما! خوفی؟
دلمان ترکید بابا! نمیشه بنویسی؟ ی خبری از خودت بدی؟
————————–
سلام
مشَکِرم بسیار! تو خوب میباشید؟؟ :دی
من همینجاهام و توپم!
مواظبت خودت باش
مارس 16th, 2011 at 11:14 ق.ظ
در جواب کامنتتون »
احسان عیوضی مینویسد : حالا ببین آنقدر از این تعیرف میکنی هم دل من دوباره آب شه هم دل ملت !!! ماست موسیر کباب !! نارنج … خدا بگم چی کار کنه تو رو …
————————–
تقصیر من هست آخه، یا تقصیر خودت؟ تو ازین عکسا میذاری، دل من بیچاره و دل ملت بنده خدارو آب میکنی، بعد به من میگی چرا تعریف میکنی؟؟ واقعا که!
بیا! الانم باز دوباره چشمم افتاد به اون عکسه و …
میدونی تو این حسرت خوردنا، چند کیلو وزنم کم شد؟ :دی
بجای رژیم سیب روزی چند بار بیا این عکسه رو نیگا کن تاثیرش بیشتره! دو روزه میشی ارژنگ امیرفضلی!!:دی
مارس 16th, 2011 at 11:56 ق.ظ
سلام پريا جان. خوبي؟ 🙂
————————–
سلام
مشکرم…شما خوبین؟
مارس 16th, 2011 at 8:24 ب.ظ
سلام عزیزم
سال نو پیشاپیش مبارک! چون میدونم نمیشه صداتو بشنوم یا بیام نت زودتر تبریک گفتم!
مواظب خودت باش.
میبوسمت، بای
————————–
سلام دوستم
ممنونم از اینکه بهم تبریک گفتی. پیش دستی کردی تو.
امیدوارم سال خوبی داشته باشی و حسابی خوش بگذره و شاد باشی تو سال جدید.
تو هم مواظب خودت باش و کلی خوش بگذرون
مارس 18th, 2011 at 12:47 ب.ظ
سلام.خوبي خانوم خانوما؟
پيشاپيش سال نو روبهت تبريك مي گم اميدوارم كه سال جديد براي تو و خانوادت سالي باشه پر از شادي و زيبايي و خنده و خوشي و همه چيزهاي قشنگ.
سال نو مبارك.
————————–
سلام
ممنونم… شما خوبین؟
ممنونم از تبریک. برای شما هم سال خوبی باشه و حسابی خوش و سلامت باشید تو سال جدید
ممنون از اینکه به یادم بودین 🙂
مارس 18th, 2011 at 9:25 ب.ظ
پریای خوبم…
————————–
*-:
خوبی عزیزم؟
مارس 19th, 2011 at 7:11 ب.ظ
احوال خانوم خانوما؟
ممنون که به یادم بودی عزیزم :*
ایشالا سال خوبی داشته باشی خانوم گل
————————–
مرسی
خواهش میکنم
تو هم همینطور دوستم :-*
مارس 20th, 2011 at 11:40 ب.ظ
آخرين نسكافه سال89رو با ليواني كه تو بهم كادو دادی ميخورم 🙂
————————–
به به… یعنی شما انقدر پولدارین که نسکافه هم می خورین؟ :دی
مارس 21st, 2011 at 4:36 ق.ظ
سلام پپری
سال نو رو به شما و خونواده محترمتون تبریک عرض میکنم. امیدوارم روزهای خوبی در پیش و رو داشته باشید.
————————–
سلام
ممنونم از لطفتون. من هم متقابلا به شما تبریک عرض میکنم و آرزوی سال خوبی رو براتون دارم
مارس 21st, 2011 at 12:23 ب.ظ
سال نو مبارك 🙂
————————–
ممنونم… سال نوی شما هم هپی
مارس 22nd, 2011 at 8:20 ق.ظ
در جواب کامنتتون »
احسان عیوضی مینویسد : آره فکر میکنم همون شب بود … به تیس اسمشه … اصولا حسابدارها موجودات بسیـــــار خوبی هستند ولی نمیدونم چرا فقط خودشون این رو میگن !!!! البته منظور رییسینا نیستن ها … این دانشجوهاشون منظوره …اسفند رو بیاریم توی مرداد که معرکس میشه استان پونزدهم …
————————–
aval az hame man ozr mikham ke finglish type mikonam. internete hotel tou otagham kar nemikone o alan az kafy nete hotel sedaye mano mishnavin 😀
man az hamın trıboun va dar sale no omıdvaram ke bezoudye zoud khodet ham daneshjouye hesabdary beshy ta dıge az ın harfa poshte daneshjouhashoun nagy.
dar zemn! man be mahze ınke pam berese be khoune o zabounam deraz beshe bazam baraye shakhse shakhıse shoma yek khabhaeı dar nazar gereftam!!!!!
rasty! esme hamkaret be che many hast: va esme kojaeı hast?
مارس 22nd, 2011 at 2:01 ب.ظ
پریای عزیز من
اینهمه وقت که نبودی، نه از دل رفتی و نه حتی از دیده. ولی دوستی یعنی اینکه گاهی عقب بنشینی و بذاری دوستت درد بکشه، تنها باشه و…
اما حالا دیگه امیدوارم و توصیه میکنم که از این غار بیرون بیای. هر موضوعی هم که باشه، لازمه که یه روزی بلند شی و دوباره از سر نو زندگی کنی…
بگذار شروع امسال، شروع دوباره ای برات باشه.
سال نو مبارک پریای نازنین من
بسیار بسیار دوستت دارم
امیدوارم تک تک روزهای امسال رو شاد و آروم باشی.
————————–
ممنون عزیزم
سال نوی تو هم مبارک باشه
امیدوارم امسال اون چیزایی رو که می خوایی دونه دونه انجام بشن و انقدر ثانیه های خوش تو امسال داشته باشی که تا سال ها یادت نره
مارس 29th, 2011 at 12:03 ب.ظ
سلام پریای عزیزم
سال نوت مبارک امیدوارم سال خوبی رو داشته باشی من همیشه دوستت دارم و به یادتم
————————–
سلام
ممنونم
آوریل 2nd, 2011 at 10:27 ب.ظ
سلام پریا خانوم من شما رو میشناسم اما شما شاید منو یادتون نیاد من از شما برای رشته زبان ایتالیایی راهنمایی گرفتم الان بعد از مدت ها اومدم به وبلاگتون سر بزنم … خیلی سعی کردم از طریق کلوب بتون پیام بدم ولی نمشید …
خیلی ناراحتم که دیگه جدیدا ننوشتید..
من از چیزی خبر ندارم نمیددونم چه اتفاقی افتاده اما میدونم اتفاق خوبی نیست و ناراحت و نگرانتونم
نمیدونم الان کجایید نمیدونم اینا رو میخونید یا نه فقط ازتون میخام اگه اینا رو خوندید برای با خبر شدن از خبر سلامتییتون به وبلاگ من یه سر بزنید نظر بدید یا به ایمیلم پیام بفرستید امیدوارم سال 90 همه مشکلاتتون حل بشه و سال خوبی برای شما و هر کی که دوسش دارید باشه
هر کاری از دستم برمیمود هم حتما بم بیگد…
منتظر خبر سلامتی شما و رو به راهیتون هستم… مواظب خودتون باشید
————————–
سلام
متاسفانه من شمارو به خاطر نمیارم و از این بابت عذرخواهی می کنم. اما ممنونم از شما که بهم سر زدین.
منم برای شما آروزی سال خوب و دهه ی خوبی رو دارم
آوریل 3rd, 2011 at 1:47 ب.ظ
واااااااای پریا
تمام مدت عید داشتم آموزش های تو رو روی پریناز پیاده میکردم
فوق العاده بود!!!!!!
😀
————————–
بعد الان مطمئنی که پریناز حالش خوبه؟؟؟!!
حالا که همه رو به خوبی اجرا کردی، میتونی به دوره پیشرفته آموزش من وارد بشی :دی
آوریل 3rd, 2011 at 10:11 ب.ظ
سلام عزیزم من شماره ای ازت نداشتم که بهت زنگ بزنم واسه تبریک عید.
به نت هم دسترسی نداشتم.
بهر حال با کمی تاخیر سال نوت مبارک باشه و انشالله سال خوبی داشته باشی!
ی پست جدید هم گذاشتم دوست داشتی بیا گلم… بوس
————————–
سلام
اتفاقا الان ذوق می کنم که میبینم داری برام پیام میذاری.
برای تو هم امیدوارم سال خوبی باشه و همه چیز به خوبی و خوشی برات پیش بره
آوریل 4th, 2011 at 11:03 ق.ظ
سلام بر پپري عزيز معروف به آق پري
سال نو به شما و خانواده محترم مبارك باشه
اميدوارم سال خوب ، خوش و بسيار شادي در پيش رو داشته باشيد
————————–
سلام بر جناب مسیحای عزیز
ممنونم از لطفی که دارید. من هم برای شما همین آروزهارو میکنم و امیدوارم همیشه تنتون سالم باشه، دلتون خوش باشه و پر شیطنت باشین
آوریل 6th, 2011 at 1:33 ب.ظ
سلام
اولین باره که اینجا میام ولی از صمیم قلب از خدا می خوام که مشکلتون هر چه زودتر حل بشه
————————–
سلام
خوش آمدین. خوشحالم کردین زیاد
ممنونم 🙂
آوریل 7th, 2011 at 11:48 ق.ظ
امیدوارم این از اثرات بعد از عید باشه و همیشه قلمتون پر جوهر باشه
————————–
ممنونم دوست عزیز 🙂
آوریل 7th, 2011 at 7:34 ب.ظ
اظهار نظر نه به کام شهدا ، نه به کام مردم ! فقط به عشق استاندار
پشت پرده هجمه رسانه ای علیه سردار غیب پرور در استان فارس
kanoonFATH.blogfa.com
آوریل 9th, 2011 at 9:57 ب.ظ
سلام؛ لحظه‌های سخت بنظرم لحظه‌های زندگی‌سازند یعنی آدم توی این لحظات سخته که می‌تونه خودش رو به تکامل شخصیتی برسونه.
و اینکه نوشتن رو قطع نکنید لطفاً؛ نوشتن خودش خیلی وقت‌ها التیام‌بخشه خیلی از غصه‌هاس بنظرم.
————————–
سلام
آره، اما بدِ ماجرا اینه که داغون میشی کم کم تو این سازندگی
آوریل 13th, 2011 at 4:41 ب.ظ
http://mrssmith361.wordpress.com
آوریل 19th, 2011 at 12:05 ب.ظ
پپری..دوستت داشتیم و داریم.هرجا هستی دلت خوش باشه
————————–
ممنون از لطفت… تو هم همینطور… اما دل خوش سیری چنده اینروزا؟؟؟
آوریل 22nd, 2011 at 1:10 ب.ظ
سلام پپری جونم خوفی/؟
خیلی کم پیدایی؟
حیف که شماره ای ازت ندارم وگرنه تاحالا هزار با زنگیده بودم میتونی از احسان بپرسی بخدا همیشه احوالتو ازش میپرسم…
امیدوارم خوب باشی و مثل گذشته با انرژی باشی و به دوستات هم سر بزنی…
————————–
سلام دوستم
ممنونم، تو خوبی؟
همین دورو برام.
ممنونم که جویای حالم هستی. احسان بهم میگه.
مواظب خودت باش حسابی
می 15th, 2011 at 10:01 ق.ظ
درست میشه همه چی !
————————–
امیدوارم… فعلا که همه چی داره درشت میشه… امیدوارم درست بشه همه چی
می 15th, 2011 at 2:50 ب.ظ
باسلام خدمت دختر گلم
حالت خوبه
انشاالله كه هميشه خوش و سلامت باشي
قربانت
————————–
سلام بابا جون
ممنونم از لطفتون
می 31st, 2011 at 8:42 ق.ظ
همیشه میام سر میزنیم شاید بتوان صاحب این خانه را باز در خانه اش ببینیم
شـــــــــــــاید
————————–
خونه یه صابخونه می خواد که داغون نباشه.
وقتی صابخونه خودش داعونه، از خونه چه انتظاری داری؟
ژوئن 4th, 2011 at 4:41 ق.ظ
هر از گاهی مینوشتی، هر از گاهی میومدم میخوندم، تا حالا اما ننوشته بودم چیزی!!! ۵ ماه شد هنوز هر از گاهی میام شاید ….. بازم میام.
موفق باشی نه داغون
————————–
ممنون که می خوندی و هنوزم میایی
اما نوشتنم یه روحیه می خواد که داغون نباشم.
ممنون
ژوئن 8th, 2011 at 1:41 ب.ظ
🙁
————————–
…..
ژوئن 20th, 2011 at 6:45 ب.ظ
من منتظرت شدم ولي در نزدي
بر زخم دلم گل معطر نزدي
گفتي كه اگر شود مي آيم اما
مرد اين دل و آخرش به او سر نزدي
————————–
چشم انتظاری خیلی بده… خیلی
جولای 30th, 2011 at 10:56 ق.ظ
تفلدت مبارك
————————–
ممنون زیاد
آگوست 7th, 2011 at 9:13 ب.ظ
سلام به دختر گلم
حالت خوبه
انشاالله كه هميشه سلامت و شاد باشي
————————–
سلام بابا جون
ممنونم. ممنونم از اینکه برام کامنت میذارین. ذوق میکنم.
راستش این روزا زیاد اوضاع دستم میزون نیست. همون دستیم که مشکل پیدا کرده بود و گچ گرفته بودم قبل از عید. دارم باهاش میسازم کم کم.
آگوست 21st, 2011 at 2:50 ب.ظ
سلام دختر گلم
حالت چطوره
خوبي انشاالله
چكارها ميكني راستي دستت بهتر شده
هميشه شاد و سلامت باشي
————————–
سلام بابا جون
ممنونم. شما خوبین؟
راستش درد داره، فک کنم باید برم دکتر چون اذیتم میکنه دیگه
ممنون از کامنتتون
آگوست 28th, 2011 at 2:22 ب.ظ
پریا امروز توهم زده بودم فکر کردم آپ کردی
————————–
خودم خیلی وقت پیش این توهم رو زده بودم
سپتامبر 3rd, 2011 at 12:38 ب.ظ
سلام مطلبت تکراری شده میشه جدیدش کنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
————————–
سلام
نوشتم که دیگه نمی نویسم
سپتامبر 3rd, 2011 at 12:40 ب.ظ
اپ نیستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سپتامبر 3rd, 2011 at 12:59 ب.ظ
به هر حال من رشتم طراحی وب هستش خواستی میتونم کمکت کنم مشکلت حل بشه ابجی
————————–
من مشکلی ندارم که بخوام حلش کنم.
مشکلی هم داشته باشم دو تا دوست عزیز دارم که همیشه کمکم میکنن
ممنون
سپتامبر 5th, 2011 at 5:26 ب.ظ
سلام دخترم
حالت چطوره
هميشه به گردش
خوش گذشت
هميشه خوش و سلامت باشي
————————–
سلام بابا جون
ممنونم… شما خوبین شکر خدا؟
تو وبلاگتون کامنت گذاشتم و از سفرم براتون نوشتم…. با همه اونا، خوب بود و بهم مزه داد کلی.
همچنین شما 🙂
اکتبر 16th, 2011 at 4:14 ب.ظ
با سلام
خوبي دخترم
انشاالله هميشه شاد و سلامت باشي
————————–
سلام بابا جون
ممنونم
شما خوبین؟
نمیدونین همیشه چقدر خوشحال میشم وقتی میبینم برام کامنت میذارین… ممنونم یه عالمه
نوامبر 6th, 2011 at 10:15 ق.ظ
همیشه میایم سر میزنم و دست از پا درازتر بر میگردم
خیلی ………..
هیچی نمیگم اما بدون که هنوزم که هنوزه میام و سر میزنم
هرچند میدونم اومدن ما براتون مهم نیست
————————–
ممنون که سر میزنی. روم سیاه که …
مهمه برام اتفاقا، خیلی هم مهمه برام
نوامبر 13th, 2011 at 2:06 ب.ظ
سلام
ميدونم الان تو دلت ميگي عجب بي وفا بود اما باور كن تازه فرصت پيدا كردم خودمو پيدا كنم و به بچه ها سري بزنم.
حتما ماجرا رو از احسان شنيدي!
اميدوارم از دستم ناراحت نباشي. دلم براي شنيدن صدات و مهربونيات تنگ شده اما شماره اي ازت ندارم كه احوالپرست باشم. سعي ميكنم ديگه دوست بي وفا نباشم.
خلاصه كه هنوز به يادتيم مهربووووون!
————————–
سلام
تبریک زیاد میگم بهت و برای آرزوی خوشبختی می کنم.
برای چی بگم بی وفایی؟ خیلی وقته یاد گرفتم از آدما هیچ توقعی نداشته باشم. همینم که برام یه کامنت گذاشتی کلی لطف کردی. می تونستی این کارم نکنی.
خوشبخت باشی و خوش
نوامبر 29th, 2011 at 12:08 ب.ظ
دلم براتون تنگ شده…
براي همه تون…
————————–
🙂
دسامبر 12th, 2011 at 11:42 ق.ظ
سلام پریاجون. من تازه دیشب باوبلاگت آشناشدم, درباره ی سفر به مالزی سرچ میکردم, نوشته هاتو خوندم هم مفید بودو هم دلنشین, کلی هم باهاش خندیدیم, امروز که اومدم بقیشو بخونم پست آخرتو دیدم, خیلی ناراحت شدم که همچین چیزی نوشتی, امیدوارم مشکلت حل بشه و خدا کمکت کنه ولی مگه توی اون پستی که برای سنگاپور نوشته بودی و نماد سنگاپورو خریده بودی نگفته بودی که نا سلاماتی من هم شیرم هم پریا:ِ پس شیرییتت کو خانم؟
نمیدونم چی بگم ولی امیدوارم مشکلت به زودی حل شه…
————————–
سلام
خوشحالم که نوشته هام برات خوب بوده و مفید.
یه موقع هایی همین شیره میشه شیر خسته و کم میاره و دیگه نمیکشه.
ممنونم ازت
ژانویه 15th, 2012 at 11:07 ب.ظ
تو را من چشم در راهم …
————————–
کی؟! من؟!! 😉
مارس 17th, 2012 at 11:31 ب.ظ
جاتون این جا خیلی خالیه ..
ولـــی هنوز به یادتونیم ها ..
حواستون که هست؟! 🙂
————————–
ببخشید کجا؟
مارس 24th, 2012 at 12:12 ق.ظ
حضورتون توو وبلاگ خودتون و ایضا ” وبلاگ هایی که قبلا میرفتید!
فک کردم یادآوری اینکه فراموش نشدید از ذهن خواننده هاتون، بد نباشه!
————————–
بی نهایت ممنونم.
دقیقا همینطور هست که نوشتید.
ممنونم
می 20th, 2012 at 1:26 ب.ظ
سلام
ي چي بگم منو نميزني؟؟؟؟D:
كي مي نويسي پس؟؟؟
—————————
اول بیا یه ماچ بده :دی
خب… راستش دیگه فک نمی کنم بنویسم هیچ موقع
اما ازت ممنونم که سر میزنی بهم
می 21st, 2012 at 12:08 ق.ظ
راستی باز هم به این خونه سر میزنم
مثل همیشه
و میگویم که باز هم خواهم آمد
—————————
و باز هم من ممنونم
می 28th, 2012 at 10:32 ق.ظ
اينكه كامنت ها رو جواب ميديد خيلي خوبه .. مرسي!
—————————
اینکه بهم سر میزنید خیلی بهتره
ممنونم
آگوست 27th, 2012 at 8:40 ق.ظ
سلام پپري چطوري؟
چرا ازت ديگه هيچ خبري نيست؟
دلم اونقدر تنگ بچه هاي قديم و اون رفاقتهاي ناب شده كه نگو و نپرس
يعني ميشه ي روزي دوباره مثل قبل بشه؟؟؟ ):
—————————
سلام دوستم.
ممنونم. تو خوبی؟ زندگی خوبه؟
میدونی! بالاخره هر روزی یه غروبی داره و تموم میشه. بعد از همه ی روزها، یه روز جدید شروع میشه.
ممنونم از اینکه همیشه بهم سر میزنی و پیام می نویسی برام.
دسامبر 22nd, 2012 at 5:32 ب.ظ
سلام پریا جان ..
خوبی ؟
داشتم یک شعر از حافظ جستجو می کردم که این وبلاگ اولین وبلاگی بود که درر نتیجه جستجو آمد ..
خیلی به دلم نوشته شما نشست ..
شاید تو خیلی وبلاگ ها شما اشعاری از خافظ را ببینین … اما هر دستی رو کیبورد انرژیش با دستای دیگه متفاوته …
همین قدری بگم که انرژیت سرشار از پاکی و نشاط و خوبی هست و این هیچ ارتباطی با اینکه من شما را از نزدیک بشناسم نداره .. این رو کاملا از روی یکی دو تا پستتان میشه درک کرد..
من خیلی اهل خوندن وبلاگ نیستم .. اما وبلاگت انرژی عجیبی داشت ..
تعجب کردم از روی تاریخش که چرا با این همه مدت سابقه یک دفعه از یک زمانی قطع شده ..
تا این آخرین پستت را خوندم ..
برام جالب بود تصمیمی که گرفتین تا دیگه این همه علاقه را کنار بگذارین .. حتما چنین تصمیمی دلیل خیلی خیلی محکمی داره …
امیدوارم در صفخات حدبد باز هم شاهد نوشته های سرشار از صداقتت باشم …
فقط یادمون باشه و یادم هم باشه خیلی از اوقات ما فقط متعلق به خومون نیستیم …
شاید نوشته هات با این قلم بی ریا و زیبات برای خیلی ها قوت قلب باشه … این یادم و یادت نره عزیزم …
شاد باشی و لحظاتت سرشار از بهترین ها باد …
موفق و موید باشی جوان ایرانی ..
—————————
سلام دوستم
ممنونم از این همه لطفی که به نوشته های من داری و اینطور برداشت کردی از نوشته های من.
میدونی! گاهی کنار گذاشتن اون چیزی که ثانیه به ثانیه آدم باهاش خاطره داره، خیلی سخت هست. اما تو اون لحظه از زمان بهترین تصمیمی بود که میشد بگیرم و انجام بدم. هنوزم بعد از دو سال دلم برای نوشتن تنگ میشه اما چه کنم که…
نمیدونم. شاید یه روزی در آینده ی نزدیک یا دور بازم شروع به نوشتن کنم. شروع به کاری کنم که دوست ندارم نیمه رهاش کنم. فقط امیدوارم اون روز زودتر برسه و بازم شروع به نوشتن کنم.
دسامبر 24th, 2012 at 1:28 ق.ظ
خواهش می کنم … من فقط حس واقعی که بهم منتقل کردی رو گفتم
یک پیشنهاد برات دارم
شروع کن به نوشتن اما نه تو نت ..
به عنوان خاطرات دلتنگی تو یک فایل ورد یا تویک دفتر …
این کاری هست که من هم گاهی میکنم ..
نوشتن خیلی قدرتمنده ..
قلم چیز عحیبیه …
اونوقت اگر یک وقت دوست داشتی و دوباره تو این دنیای عجیب مجازی برگشتی گهگاهی از اون نوشته ها هم استفاده کنی …
امیدوارم همیشه و در همه حال شاد و سربلند و موفق باشی جوان نازنین ایرانی ..
—————————
اینجا همین کارو میکنم تو این دو سالی که گذشته. یه سریاشو پاک کردم چون باید به دست فراموشی سپرده میشدن اما یه سری هنوزم هستن.
واقعا موافقم باهات که نوشتن قدرتمنده.
مرسی از اینکه بهم سر میزنی. برام ارزشمنده
فوریه 11th, 2013 at 8:23 ب.ظ
okeyقشنگه
—————————
ممنون
ژوئن 10th, 2013 at 10:11 ق.ظ
سلام پپری خوبی؟
—————————
سلام
ممنون تو خوبی؟
🙂
جولای 10th, 2013 at 2:32 ق.ظ
هنوز هم منتظریم
—————————
🙂
ممنون
جولای 16th, 2013 at 7:48 ب.ظ
Dobare shoro kon be neveshtan , neveshtane chizaye shad
Man montazeram ta dobare por hayajan va shadab bargardi .
Man pishetam .
—————————
چی بنویسم دیگه؟!!!
جولای 22nd, 2013 at 5:35 ب.ظ
Az ye adame divone mesle man masalan .
—————————
انگیزه میدونی چیه؟
وقتی برای هیچی انگیزه ای نداشته باشی، برای نوشتن هم انگیزه ای باقی نمیمونه برات
جولای 27th, 2013 at 6:22 ق.ظ
سلام خانوم
راسدش رفتم اون وب قدیمیتون
دیدم نامی از احسان عیوضی میدرخشد
عاخه اسمشو تو وبلاگ مترومن هم دیدم
چقد معروفه :دی
بله مبارک باشه زیاد….
—————————
سلام
بله ایشون از وبلاگ نویس های خوب هستن.
سایت خودشون رو هم میتونید از قسمت پیوندها (یالای صفحه) پیدا کنید و بهشون سر بزنید
سپتامبر 30th, 2013 at 2:40 ب.ظ
ی چیزی بگم منو قورت نمیدی؟
نمیشه بنویسی؟؟؟؟
راستی سلااااااام پپری جونم خوبی؟ D:
—————————
سلام دوستم
خوبی؟
والا از چی بنویسم آخه؟