خدایا شکرت ثانیه ای ۱۰۰۰ مرتبه
امروز گچم رو بعد از ۲۹ روز باز کردم. بازم این دفعه مثل دفعه قبل موقع بریدن گچ ، کولی بازی درآوردم. نمیدونم تا حالا جاییت رو گچ گرفتی یا نه؟؟ اگر گرفتی که میدونی من چی میگم.اگر که نگرفتی-که امیدوارم هر گز این موضوع رو تجربه نکنی- خیلی ترسناکه این قسمتش. فکرشو بکن!!! با یه دستگاه فرزکاری روبرو بشی که هر ثانیه احتمال میدی که الان پات بریده بشه.با اینکه یه باند پنبه ای زیر گچ بسته میشه برای اینکه موقع بریدن گچ دستگاه با پات برخورد نکنه ، اما با همه این حرفها بازم ترسناکه. من که این دو دفعه ، هربارش فشارم افتادش پایین و از حال رفتم حسابی. رنگم شده بودش عین جنازه.
این بار تصمیم گرفتم که پام رو اصلا” لوسش نکنم. اون دفعه من همش به خواسته اون عمل کردم. از روزی که گچم رو باز کرده بودم همش لنگ میزدم و با دوتا عصاهام رفت و آمد میکردم. این برنامه ها تا دوماه بعد ار باز کردن گچم ادامه داشتش تا اینکه یکی از دوستام راه رفتن رو به صورت عادی باهام تمرین کردش(که اونم برای خودش یه ماجرایی بودش).. اما امروز از وقتی که گچ رو باز کردم اصلا” از عصا استفاده نکردم. یه ذره درد دارم وقتی که راه میرم اما این کاملا” طبیعی هستش چون یه یک ماهی پام اصلا” حرکت نداشتش. اون دفعه به خواسته پام پیش رفتم و نتیجش این شدش اما این این دفعه میخوام اون به خواسته من بیادش. این دفعه میخوام کاری کنم که اوضاع پام از روز اولش هم بهتر بشه. با اراده ای که دارم میدونم میتونم همچین کاری کنم.
امروز تو بیمارستان که بودم با یه صحنه ای مواجه شدش که از صبح تا حالا فقط دارم به خدا میگم که غلط کردم اگر یه مواقعی غر میزنم بهت. وقتی رفتیم ، یه آقا پسر جوونی اونجا بودش که پای راستش رو از زانو به پایین قطع کرده بودن.شاید خدا میخواستش که بهم بگه با این شرایطی که داری شاکر باش، بدتر از تو هم هستن که ناشکر نیستن. نمیدونم چی بگم جز اینکه میگم :” خدا جونم ممنونم ازت که همیشه تن رو سالم رو نگه داشتی.ممنونم ازت که همیشه مواظبم بودی. اگر یه موقع هایی غر میزنم گوش نکن به غرغر کردن هام”….واقعا” خدایا شکرت ثانیه ای ۱۰۰۰ مرتبه.
یک پاسخ به “خدایا شکرت ثانیه ای ۱۰۰۰ مرتبه”
آگوست 21st, 2007 at 1:12 ق.ظ
سه شنبه 30 مرداد1386 ساعت: 1:12
سلام دوست من
بار خدايا! آبروي مرا به توانگري نگه دار، و ارزش مرا به تنگدستي از بين مبر که ناچار شوم از روزي خواران تو روزي خواهم، و از آفريدگان بدکارت مهرباني جويم، و به ستايش آن کس که به من ببخشايد گرفتار آيم، و به بدگويي آن کس که به من کمک نکند ناچار شوم…
نهج البلاغه، خطبه 216
آرام باش، توکل کن ،تفکر کن، سپس آستینها را بالا بزن، آنگاه دستان خدارا می بینی که پیش از تو دست به کار شده است
مدد ز غیر تو ننگ است
یا علی مددی