اون روی سگم!
آخه من نمیدونم چطوری باید یه حرف رو به یه نفر حالی کنم؟! از این واضحتر دیگه چطوری باید بگم؟ هان؟ حتما باید امضا محضری بدم که …
تازه این همه صغری و کبری میچینم هم بازم از رو نمیری و باز سوال میکنی که …
واقعا این اعتماد بنفست رو تحسین و ستایش میکنم من! اگر یه ذره از این اعتماد بنفست رو تو چیز دیگه ای هم داشتی، تا الان باید فرار مغزها شده بودی. شانس آوردی جدا! خوشحالم که دستت به اینجا نمیرسه و نمی خونی چی بهت میگم. اما خب نگران نباش، اونایی که به خودت دیشب گفتم خیلی سنگین تر از اینایی هست که اینجا بهت میگم.
امیدوارم اینبار دیگه حرفمو متوجه شده باشی و بفهمی چی میگم. چون اگر اینبار حرفمو نگرفته باشی، دفعه دیگه پریای همیشگی باهات حرف نمیزنه. مجبور میشم اون روی سگمو از لونه در بیارم. میدونی که اون روی سگمم بالا بیاد خیلی بد میشه… حالا دیگه خودت میدونی!
17 پاسخ به “اون روی سگم!”
دو کلوم حرف حساب
تو این وبلاگ از هر چی که فکر کنی مینویسم. حوصله اینو ندارم که برای هر موضوعی یه وبلاگ باز کنم.
وبلاگم هم بازدید کننده زیادی نداره( اینو میتونی از آمار سایت ببینی خودت)..حالا چه اصراریه که هوارتا بازدید کننده داشته باشم؟همین چنتایی هم که میان خیلی هم خوبه.اگر خوشت اومد و حال و حسش رو داشتی بازم سر بزن.In this weblog I write about whatever you may imagine. I don't have the patience to open a weblog for every subject. Also, my weblog does not have a lot of visitors (you can see this for yourself from the site statistics) and what do I need with a bunch of visitors? Those few who do come are really good. If you enjoyed it and you feel like it, come back again.
می 9th, 2010 at 10:51 ب.ظ
یکشنبه 19 اردیبهشت1389 ساعت: 22:51
پریا
اون آدم توی زندگی تو سهم داره. چه بخوای چه نخوای
نمیتونم بگم فراموش کن
ولی نذار اذیت بشی
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
سهمش فقط هر از گاهی رو اعصاب من اسکی کردنه و بس
می 10th, 2010 at 12:32 ق.ظ
دوشنبه 20 اردیبهشت1389 ساعت: 0:32
آبجی پریای کاترینا
من جای این بابا بودم دمم رو میذاشتم رو کولمو عمرا دیگه طرف تو پیدام نمیشد
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
کاترینا دیگه کیه؟؟؟ خودتی یا منم؟
فعلا که این آدم اینو حالیش نمیشه!
می 10th, 2010 at 8:43 ق.ظ
دوشنبه 20 اردیبهشت1389 ساعت: 8:43
اي ول بزن تو دهنش نذار هر گهي خاس بخوره
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
میگم یه ذره عفت کلام هم بد نیستا!!!!
می 10th, 2010 at 9:08 ق.ظ
دوشنبه 20 اردیبهشت1389 ساعت: 9:8
ای جون … در چند روز آینده احتمالا شاهد روی سگی ناپایدار همراه با غرشهایی از طرف صاحب این وبلاگ هستیم احتمالا !!!
)
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
آخه روی سگ منکه برای شماها نیست…برای اونیه که اسکی میکنه رو اعصاب آدم…شماها سرورید
امردادی هم که باشید دیگه بیشتر(آیکون مرحومه که نیست اینجاها؟
می 10th, 2010 at 9:13 ق.ظ
دوشنبه 20 اردیبهشت1389 ساعت: 9:13
یا ابوالفضل
آقایون خانوما حواسشون باشه دم پر ایشون نرین که زنده برنمیگردین
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
بابا! من الان کاملا یه کبریت نم کشیده هستم
می 10th, 2010 at 10:49 ق.ظ
دوشنبه 20 اردیبهشت1389 ساعت: 10:49
آه آه خواهران ،برادران سعی کنید برید تو سنگراتون ،گوشاتونم بگیرید که حرفای بدبد نشنوید.
پریا نمیدونم قضیه چیه،اما اگه اونیه که من حدس زدم،بعضی از آدماااااا ذاتشون همینجوریه از اذیت کردن و خط خطی کردن اعصاب دیگران لذت میبرن.
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
تو چی فکر کردی خب؟
بعضیا دوست دارن خودشون رو به خنگی و نفهمی بزنن
می 10th, 2010 at 2:51 ب.ظ
دوشنبه 20 اردیبهشت1389 ساعت: 14:51
؟!؟!؟!؟!؟!؟؟!؟؟!؟؟!؟؟!؟؟!
یه 7+ بزن کنار عنوانت!
بچه شب خواب بد میبینه خب!
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
+18 بود تا حالا که!!!
می 10th, 2010 at 5:55 ب.ظ
دوشنبه 20 اردیبهشت1389 ساعت: 17:55
مرسی…..
کجا رفته برادر؟
مگه نمی بینی اسمم مانلیا ست..ارام کجا بود؟نه من نیستم…
شتاب زمین صفره..یعنی جاذبه زمین روش کار نمی کنه که اشکم بیاد پایین
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
والا اگر تو دونستی ما هم میدونیم.
آهااا! گرفتم
می 10th, 2010 at 8:23 ب.ظ
دوشنبه 20 اردیبهشت1389 ساعت: 20:23
در جواب کامنتتون »
احسان عیوضی مینویسد : پس شما هم میدونی من چی میگم !!! یعنی چی کشیدم وقتی اون پیغامه اشتباهی رفت !!!
می 10th, 2010 at 8:24 ب.ظ
دوشنبه 20 اردیبهشت1389 ساعت: 20:24
در جواب کامنتتون »
احسان عیوضی مینویسد : اون صفحه فقط یه سری لینکه نمیشه فیدش کرد … به جاش میتونید هر سه تا وبلاگ رو فید کنید … کافیه آدرسهای هرکدوم رو توی فید وارد کنید خودش اتوماتیک میکشه فیدها رو …
می 10th, 2010 at 8:26 ب.ظ
دوشنبه 20 اردیبهشت1389 ساعت: 20:26
در جواب کامنتتون »
احسان عیوضی مینویسد : اون مجسمه ها چهارتا نبوده فکر کنم … سه تا بوده … نبین ، نگو ، نشنو …
می 10th, 2010 at 9:43 ب.ظ
دوشنبه 20 اردیبهشت1389 ساعت: 21:43
من جلبک هستم اما خنگ نه!!ایا خنگ رو با من بودی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
نه عزیزم، تو که عزیز منی
خنگ رو با اونی هستم که هراز گاهی حوس جت اسکی رو اعصاب من میکنه
می 10th, 2010 at 10:16 ب.ظ
دوشنبه 20 اردیبهشت1389 ساعت: 22:16
18+ که مال فیلم های بییییییب داره.
واسه قضایای ترسناک همون 7+کافیه!
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
خب حالا چه اشکالی داره برای هر جفتش +18 بذاریم؟ هان؟ کی به کیه؟!
می 10th, 2010 at 11:18 ب.ظ
دوشنبه 20 اردیبهشت1389 ساعت: 23:18
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
اوا! خدا نکنه
می 11th, 2010 at 9:50 ق.ظ
سه شنبه 21 اردیبهشت1389 ساعت: 9:50
من از آول هم میدونستم خنگ نیستم…
امان از دست اونایی که رو اعصاب آدم راه میرن
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
[آیکون دست، سوووت، بیا بیا]
آی گفتی ی ی ی ی!
می 11th, 2010 at 6:08 ب.ظ
سه شنبه 21 اردیبهشت1389 ساعت: 18:8
پريا!!!
پريا!!!
بي خيال!
آروم باش!
همه چي آرومه!
قبوله؟
آرومه؟
همه چي ؟
كودك درون !
الاكلنگ !
تاب!
سرسره!
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
همه چی آروم میشه… منم دارم تلاشم رو میکنم که بشه.
می 12th, 2010 at 7:31 ق.ظ
چهارشنبه 22 اردیبهشت1389 ساعت: 7:31
_______________
پريا پاسخ ميدهد :
اینکه جایزه home alone بودنته؟
یعنی جایزه می خوایی؟ یا داری اظهار محبت و اینا میکنی؟{آیکون پارادوکس و اینا}