خانم
پارسال تابستون که با دوستم کلاسای رانندگی میرفتیم خیلی خوش میگذشت. هم کلاسای آئین نامه، هم کلاسای شهر. هر روز که برمیگشتیم خونه یه داستان چندین ساعته برای تعریف داشتیم. (+)
اگر اشتباه نکنم تو کلاسمون 4 تا دختر بودیم و 7-8 تا پسر که از این 7-8 تا پسر 3 تاشون خیلی شیطون بودن. سروانی که بهمون آئین نامه رو درس میداد بد نبود; یعنی میذاشت یه ذره شیطونی کنیم. اما مهندسی که فنی بهمون درس میداد خیلی خشک بود. یه چهره خیلی سفیدی داشت و موهاشم همیشه باید آب – شونه میکرد. تیکه کلامشم این بود “اول موتور رو اصولی خاموش کنید…”
جلسه اول فنی بود و داشت در مورد این میگفت که اگر تسمه پروانه وسط جاده پاره بشه و هیچ تعمیرگاهی هم نزدیک نباشه باید چی کار کنیم؟ گفت “اینطور مواقع میشه از جوراب استفاده کرد. از این جورابای زنانه ی پاریزین. از خانمتون، مادرتون یا خواهرتون بخوایین که جورابشو بهتون بده. دو سرش رو گره بزنید و بندازین دور پروانه و ماشینو روشن کنید و برید تا به اولین تعمیرگاهی که رسیدین درستش کنید و …”
یهو یکی از پسرا سوال کرد “خب استاد، اگر راننده خانمش یا مادرش یا خواهرش باهاش نبود و جوراب اضافه تو صندوق ماشین نداشت باید چیکار کنه؟”
تا استاده اومد جواب بده، یکی از اون پسرایی که خیلی شیطون بود برگشت گفت “خب میتونه بره خانوم بیاره!!!!” 😀
استاده از عصبانیت قرمز شد یهو. همه ماها از خنده کبود شده بودیم و داشتیم میمردیم… یه نیم ثانیه ای که گذشت و استاده رنگش عوض شد از کلاس رفت بیرون. بعد از چند دقیقه با مدیر آموزشگاه برگشت و کلی تذکر دادن که چرا شماها انقدر شیطونین. اما خود مدیر آموزشگاه هم از خنده داشت منفجر میشد.
پ.ن 1: هیچ موقع و هرگز از این جورابای پاریس اینا!!! خوشم نیومده و نپوشیدم. متنفرم ازشون. ایــــــــــــــش!
پ.ن 2: من نمیدونم چرا تو هر کلاسی که من هستم، حتی اگر ساکت ترین شاگرد اون کلاس هم باشم، بازم اون کلاس شلوغ ترین و شیطون ترین کلاس اون مجموعه هست؟!… واقعا نمیدونم چرا!